• وبلاگ : آهستان
  • يادداشت : بابا، پيشم بمان!
  • نظرات : 2 خصوصي ، 12 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    ... چي بگم ... كمي سكوت بد نيست
    با حال نوشته بودي.

    سلام

    چقدر زيباست كه آدم زينبي داشته باشه تا هميشه به يادش چشمهايش را باز و بسته كنه ...

    نمي دونم چي بايد بگم آخه يه ذره تحت تاثير قرار گرفتم ...

    جالبه ولي من هم همچين حسي رو البته راجع به موضوع ديگري روي تخت قطار تجربه كردم . به اينكه چقدر آدم ها اينجا دراز كشيدند و به اين موضوع فكر كردند

    با متني با عنوان : شب هاي فراموش شده ... آپ هستم

    خوشحال ميشم سري بزنيد

    سلام برشما

    درست است يادشان به خير ونامشان جاويد

    بعضي وقت ها ياد آن ايام مي افتم ودلم مي گيرد براي خيلي چيزها . براي آنها كه باآرمانهاي پاك رفتند واكنون ........بگذريم

    برقرار باشيد

    + خانم ناظم 

    ( يا جواد ابي، هل سقي ابي، ام قتل عطشان) اي اسب پدرم وقتي كه پدرم رفت تشنه بود آيا او را سيراب كردند يا با لب تشنه به شهادت رساندند.

    __________

    سلام:

    تقصير آقاي پاكديده كه بعد از اون متن كه به خودي خود آدم رو هوايي ميكنه( هواي كربلا) دلم رو بردن كربلا.

    وبلاگستان كم كم داره بوي كربلا ميگيره.

    التماس دعا.

    يا علي.

    سلام.

    زينب جان چطوره خوبه

    چقدر دلم براش تنگ شده

    خدا حفظش كنه براتون ....
    ........................كلا همه زينب ها بايد صبور باشند

    هر كسي نمي تونه اينو بفهمه.. اگر هم بفهمه درك عميقي ازش نداره مگه يكي از اين زينبا داشته باشه... من يه جورايي مي فهمم...

    به ما هم سر بزنين...

    متاثر كننده بود...

    ديشب به سيل اشك ره خواب مي زدم

    نقشي به ياد زلف تو بر آب مي زدم

    به نام يكتاي بي همتا

    سلام

    مطلبتون اشك آور بود

    كمي احساسات رو از كنترل در مي آره

    موفق باشيد

    التماس دعا

    سلام اميد جان.

    لحظات سخت و در عين حال زيبايي را تجربه کرده اي!

    نمي دونم اصلاتناسبي داره يا نه. اما منو که ميشناسي نظر الکي نمي تونم بدم. پس ميگم. اولين چيزي که بعد از خوندن اولين جمله ات به ذهنم متبادر شد اون موقع بود که جلوي اسب بابا را گرفت و گفت: وقتي خبر شهادت مسلم راآوردند تو دختر مسلم را رو زانوت نشوندي و نوازشش کردي. بعد از تو کي دست نوازش به سر من بکشه؟

    سلام اميد جان من منتظر اومدن شما روي بين الحرمين آنلاين هستم مخلص تو قباد باراني
    سلام آقاي حسيني
    از وبلاگتون خوشم آمد.
    و اون را اد مي كنم.
    ان شاء الله موفق باشيد.