• وبلاگ : آهستان
  • يادداشت : طيب
  • نظرات : 0 خصوصي ، 1 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    بافنده بودم در بازار چهل تن سه راي حاج ممدلي پيش مهدي قاسمي كار مي كردم ساعت 5/9 شب آمدم مولوي كه ماشين ها بيسيم را سوار شوم بيايم بيسيم (محله بيسيم) مواجه شدم با هيئت سينه زني امام حسين كه آخر هيئت ميدان مولوي بود ابتداي آن ميدان قيام (شاه) - خيابان بسته بود ژياده به سمت منزل حركت كردم فهميدم كه ميگن هيئت طيب است اطلاع دادن كه قاضي شاه مي خواهد در مراسم شركت كند - قاضي و چند نفر همرا آمدن و در كنار طيب كه قدي بلند داشت و كروات زده بود شروع به سينه زدن كردند من از آنجا رفتم و فردا خبردار شدم كه طيب را دستگير كردند.

    اين بود خاطره پدر من از آن دوران