سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دیده دوست از [دیدن] عیب های محبوب، نابیناو گوشش از [شنیدن] زشتیِ نقص هایش ناشنواست . [امام علی علیه السلام]
دوشنبه 86 آذر 12 , ساعت 9:2 عصر

تک درختی در کویرم، همنشین سایه‏ام!

ریشه هایم در به در دنبال آب

شاخه‏هایم چون گدایان،

دستها را رو به سوی آسمانها برده‏اند

چشم من هم روزها غرق نگاه آسمانست

شاید او از خشکی چشمان من، قلبش بسوزد

ساعتی بر من بگرید...

 

تک درختی در کویرم!

همنشین سایه ام!

روزها و رهگذرها دیده‏ام

رهگذرهایی که روزی، در پناه سایه‏ام از غصه‏های خود سخنها گفته‏اند

شور و شیون ها براه انداخته‏اند

چون به زیر سایه ام خوابیده‏اند،

در کنارم اشکها باریده‏اند!

اشکهاشان روی خاک

ریشه هایم در به در دنبال آب...

 

تک درختی در کویرم

همنشین سایه ام

من تمام شاخ و برگم

من تمام بودنم، بوی دل آن رهگذرها می‏دهد

آن مسافر، آن غریب، آن آشنا...

آن که یک شب در کویرستان این خاک سیاه

همنشین ساعت تنهایی ام شد

او که بر من تکیه کرد و دردهایش را به جانم ریخت و رفت!

من اسیر بودن و تنهایی اش...

 

من درختم، تک درختم

من نگاهم رو به سوی آسمان ها

شاید از سوز دل این رهگذرها

او دلش بر من بسوزد

ساعتی بر من بگرید...   



آهستان....... تعطیل نمی‏شود!
[عناوین آرشیوشده]