سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آنکه برای جز نزدیکانش گشاده رویی کند، حکیم نیست . [امام علی علیه السلام]
شنبه 86 آذر 17 , ساعت 11:4 صبح

حتما شما هم تاکنون در سایتهای مختلف، عکس نمایندگان محترم ملت را دیده اید که روی صندلی های قرمز رنگ مجلس نشسته اند و چرت می زنند! راستی با دیدن این عکسها چه احساسی به شما دست می دهد؟! آیا فکر می کنید که فضای مجلس ما آنچنان غرق سکوت و سکون است که آن بندگان خدا را به خواب ناز فرو می برد؟ نه، بنده این حرف را قبول ندارم! چرا که فکر می کنم در مجلس هستند عزیزانی که گاهی با سر و صدا و فریادهای خود چرت بقیه را پاره می کنند! اکبر اعلمی نمونه بارز این آدمهای جنجالی! کسی که هر از گاهی آستینهایش را بالا می زند و سر و صدایی بپا می کند! یکی از معدود اصلاح طلبانی که حتی در دوران اصلاحات هم هرگز حاضر به سکوت نشد و گاه و بیگاه شاهد انتقادات تند و تیز او علیه دولت و سایر اصلاح طلبان بودیم. چیزی که خوشایند دوستانش نبود اما رضایت مخالفان و رقبا را به همراه داشت! البته با گذشت زمان و جابجایی افراد، رضایت و عدم رضایت آدمها هم دستخوش تغییر شد و  انتتقادات تند و تیز آقای اعلمی اینبار متوجه دولت احمدی نژاد گردید! نمونه تازه‏اش، همین سخنان او در دفتر حزب اعتماد ملی زنجان و تاکید وی مبنی بر عدم کفایت رییس جمهوری ایران!! البته در این قضیه، انتقادهای اعلمی از رییس جمهور تاحدودی به حاشیه رفت و آن قسمت از سخنانش جنجال آفرید که او در پاسخ به پرسش یکی از حضار چنین گفت:«امام حسین هم فردا بیاید اینجا کابینه تشکیل بدهد، براساس معیارهایی که خودم دارم و به تشخیص خودم، چون قسم خورده ‌ام که از حقوق ملت و از منابع ملی دفاع کنم، مقلدوار عمل نمی‌ کنم، اگر به این نتیجه رسیدم که کابینه امام حسین از آن معیارهایی که من در نظر دارم و در قانون اساسی آمده عدول کرده، کابینه‌ امام حسین را می ‌کشم می‌ آورم مجلس»

طبیعی بود که پس از آن موجی از مخالفتها علیه او راه بیفتد. حتی افراد زیادی خواستار اخراج او از مجلس شدند. آقای همیشه معترض، پس از چند روزی سکوت، این بار با نوشتن بیانیه ای، خشم خود را بر سر منتقدانش کوبید! تا به همگان بیاموزد آنکس که انتقاد از دیگران را سرلوحه کارهایش قرار داده است، نیازی به نقد شدن ندارد! بنده اصلا قصد ندارم که به سخنرانی آقای اعلمی و قضاوت پیرامون آن بپردازم. کاری هم به انتقاداتش در خصوص دولت و احمدی نژاد ندارم. بنده تنها پس از خواندن نامه اخیر ایشان که متاسفانه مملو از پرخاشگری و اهانت به دیگران بود، تصمیم گرفتم که چند خطی درباره آن بنویسم.  نامه ای که قرار بود توضیحی بر اشتباهات سخنرانی اش باشد، اما به فحش نامه ای علیه مخالفان و منتقدان تبدیل شد. وی در ابتدای نامه خود می نویسد:« از مدتها قبل، برخی از اشخاص حقیقی و حقوقی که منش و روش این حقیر را در تعارض با منافع نامشروع خود میبینند، به شیوههای گوناگون و غیراخلاقی و ناجوانمردانهترین روشها، بنده را آماج انواع اتهامات و اهانت‌ها قرار داده و آنچه را که زیبنده‌ خودشان می‌باشد به این‌جانب نسبت داده‌اند، لیکن تا آن‌جا که میسر بوده است، خار در چشم و استخوان در گلو صبوری ورزید‌ه‌ام و به مصداق آیهی شریفه «اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاماً»، تنها به گفتن سلام بسنده کرده و کوشیدهام که به توصیه‌ی قرآن کریم، کریمانه از کنار لغویات آنان بگذرم.» معلوم نیست که ایشان چگونه طبق آیه شریفه قرآن و با گفتن سلام به مخالفان از آنها گذشته اند! چرا که در همین نامه و در همین سطور انواع و اقسام اهانت را به دیگران روا می دارند. در لابلای پاسخ ایشان که خشم و عصبانیت در آن موج می زند، می بینیم که او در موارد متعدد از عباراتی چون «مشتی رجاله و دین به دنیافروش ریاکار و... اصولگرا! ، فرصتطلبان هتاک، رسانه‌های هتاک و...  » استفاده کرده است و جالب اینجاست که تاکید هم می کنند که همه آن انتقادات و مواردی را که دیگران به ایشان نسبت داده اند، لایق خودشان است! :«... در مقام تحریک احساسات پاک مردم متدین و تخریب بنده برآمده و در راستای نیل به اهداف حقیر خویش به نام نامی سالار شهیدان آویزان شده و به کام خود، انواع لیچار را که در خور شخصیت ناچیز خودشان میباشد نثار سربازی از سربازان ولایت اهل بیت عصمت و طهارت می‌کنند » به هر حال باید خداوند را سپاسگذار باشیم که آقای اعلمی با مخالفان خود طبق آیه شریفه برخورد کرده اند، وگرنه بایستی شاهد سرها و بدنهای خونی و خاکی می شدیم!

ایشان، پس از استفاده گسترده از این عبارات، اشارتی کوتاه هم به مساله اصلی و جنجالی سخنرانی خود کردند، اما اینبار با توسل به توجیه و فرضیه و نقل احادیث متعدد در خصوص حق انتقاد از روسا و حاکمان... البته تفاوت لحن این نامه با سخنان قبلی، بقدری واضح و آشکار است که خود ایشان هم در توجیه سخنرانی قبلی خود، به انواع و اقسام فرضیات متوسل شده اند. کافی است که متن نامه را با سخنرانی ایشان مقایسه کنید تا تفاوت آن دو را متوجه بشوید. آنچه معلوم است در سخنرانی زنجان، هرگز این مقدار فرضیه پشت سر هم ردیف نشده بود:« 1- با توجه به جایگاه رفیع انتقاد و امر به معروف و نهی از منکر در اندیشه اسلامی 2-  اگر در عصر حاضر شخصیتی مانند امام حسین(ع) هم دولتی تشکیل دهند 3-  اگر در آن نظام مجلسی وجود داشته باشد 4- اگر من افتخار حضور در آن مجلس را که در دولت امام حسین(ع) تشکیل شده است، داشته باشم 5- اگر قانون اساسی آن نظام همین وظایف را برای نمایندگان، در نظر گرفته باشد 6- چنانچه از کارگزارن این دولت کریمه هم انحرافی از قانون اساسی و معیارهای مورد اشاره ملاحظه شود» و سپس با در نظر گرفتن همه این توهمات و فرضیات خیالی، نتیجه گرفتند که اگر در کابینه امام حسین (ع) انحرافی از قانون اساسی و معیارهای مورد اشاره ملاحظه شود، بنده آنها را به مجلس می کشانم!

اکنون سوال اصلی اینست که این فرضیات تا چه اندازه به واقعیت نزدیک است که برای توجیه سخنان خود بدان متوسل شده اند؟ آیا در مجلس موهوم و خیالی ایشان، این نمایندگان مردم هستند که به امامت و یا ریاست جمهوری و یا کابینه امام حسین رای اعتماد می دهند که انتظار استیضاح و عملکرد قانونی را از آقای اعلمی داشته باشیم؟! و چرا برای مطرح کردن اندیشه های حزبی و جناحی خود، به گونه ای سخن بگوییم و عقاید و مسائل مذهبی را به میان آوریم که دیگران را وادار به واکنش کنیم؟ این سخن و  سخنانی مشابه آن چه جایگاهی در نظام فکری و عقیدتی مردم ما دارد که ایشان به عنوان نماینده ملت از آن استفاده میکنند؟ (فراموش نکنیم که چند سال پیش هم آقای اصغرزاده فتوا داده بودند که ما حق داریم علیه خدا راهپیمایی کنیم!!)



آهستان....... تعطیل نمی‏شود!
[عناوین آرشیوشده]