سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سنگ را بدانجا که از آن آمده باز باید گرداند ، که شر را جز با شر نتوان راند . [نهج البلاغه]
دوشنبه 85 آبان 29 , ساعت 10:49 صبح

                              

انتخابات چیز جالبی است . اما از آن جالبتر تبلیغات روزهای قبل از انتخابات است . نمی دانم شما هم دقت کرده اید یا نه ؟ فرقی نمیکند چه انتخاباتی باشد . نمایندگی مجلس یا شوراهای شهر و روستا . آدم خیلی کیف می کند  وقتی میبیند که آقایان و خانمهای کاندیدا چقدر ساده و بی ریا در میان  مردمند و با آنها  صحبت می کنند ، پای حرفهایشان می نشینند و به درد دلهایشان گوش میدهند . طوری جلوی آدمهای عادی خم میشوند که آدم واقعا به صداقت و بی ریاییشان شک می کند ! اما بنده های خدا ، چه کنند که همه خادم ملتند و کشته و مرده خدمت !

چند روز بعد ...

تبلیغات به پایان رسید و رأی گیری هم انجام شد . بالاخره یکی باید انتخاب شود . نتیجه اصلا مهم نیست . اصل یک چیز دیگر است  و آنهم اینکه ،  هرکه بیشتر زحمت کشید و مراسم شام و ناهار گسترده تری را تدارک دید و شکم گرسنگان بیشتری را سیر کرد ، چون نیتش پاک بود ، سرانجام جواب این بی ریایی خود را خواهد گرفت ! 

و باز چند روز و چند هفته و چند ماه بعد ...

آقای نماینده مجلس و شورا ، کت و شلوارش فرق کرده . راه رفتنش ، حرف زدنش ، خندیدنش ، کلاس گذاشتنش ، با مردم بودنش . یک جوری ادا در می آورد که انگار آقا بطور مادرزاد نماینده بوده و این مردم هیچ نقشی در انتخاب او نداشته اند . انگار همین مردم نبودند که پای سفره او نشستند  و مرغی نوش جان کردند و یک عدد 1000 تومانی ناقابل به پاس احترام و به رسم یادبود دریافت کردند! یکی نیست به این بنده های خدا بگوید که باباجان ، ما یه کلاهی سرمان رفت و به تو رأی دادیم ، حالا نه مرغ مفت و مجانی تو را می خواهیم نه آن هزارتومانی را . لااقل یه فکری به حال این « طرح نظام هماهنگ » بکنید و حقوق هایمان را با قیمت تخم مرغ هماهنگ سازید .



آهستان....... تعطیل نمی‏شود!
[عناوین آرشیوشده]