• وبلاگ : آهستان
  • يادداشت : خسرو گلسرخي
  • نظرات : 0 خصوصي ، 10 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    بسمه تعالي

    سلام اميد نازنين

    آقا مباركه نوشته تو صدره

    راستي برو به اين آدرس طومار وبلاگي

    آقا ما مخلص شمائيم دعوا كه نداريم . داريم ؟؟؟

    يا علي

    سلام ..

    حال شما ؟

    خيلي بهم چسبيد مطالبتون ..

    ...

    يه ماجراي هميشگي ...

    يه خاطره ي زيبا ...

    ..

    من وبلاگم به روز شده ..

    التماس دعا ..

    يا علي

    سلام
    اين يه چيز معمول تو دنياست كه آدما مزدشونو از اون كسي ميگيرن كه براش كار كردن
    نمي شه شما براي دارايي كار كني و از وزارت نفت حقوق بگيري . مبارزه هم همينجوره. براي هر هدفي مبارزه كني اجرشم از همون كس ميگيري . مي خواد خدا باشه يا خلق يا ماركسيست

    سلام

    وبلاگه خوب و بامحتوايي داريد اين مطلبتون هم جالبه من فقط اومدم بگم كه هميشه از اول پيدايش زمين و ادم و حوا كساني بوده اند كه ساز مخالف مي زدند و اعتراض خودشون رو حالا چه مثبت باشه چه منفي اعلام مي كنند.

    خدا انشالله همه رو هدايت كنه

    موفق باشيد

    التماس دعا ياعلي

    آدمک آخر دنياست بخند / آدمک مرگ همين جاست بخند / آن خدايي که بزرگش خواندي / به خدا مثل تو تنهاست بخند / دستخطي که تو را عاشق کرد / شوخي کاغذي ماست بخند / فکر کن درد تو ارزشمند است / فکربکن گريه چه زيباست بخند/×××××
    هوالمدبر..مطلبتون جالب بود ...موفق باشيد..التماس دعا يازهرا
    بنام خدا
    با سلام
    اين كه همه كساني كه در زندان شاه بودند را افراد مثبتي بدانيم و از آنها قدرداني كنيم به نظرم كار درستي نيست چرا كه امثال مسعود رجوي هم در زندان بودند ولي آلت دست ساواكي ها ، كه به بسياري از فرزندان اين مرز و بوم خيانت كردند و بعد از انقلاب هم مدعي شدند .
    البته گلسرخي هم امام حسين و حضرت علي را منهاي دين قبول داشت و از امام حسين(ع) بعنوان رهبر خلق ياد مي كرد و ادبياتي كه بكار مي برد همان ادبيات ماركسيست ها بود .
    در هر حال جوانان ما بايد هوشيار باشند و اين قبيل اظهارات نبايد از اين افراد الگوئي براي آنان درست شود .
    موفق باشيد .
    به من هم سر بزنيد .
    يا علي مدد
    پاسخ

    سلام دوست عزيز . ممنون از نظر شما . من كي گفتم كه همه كساني كه اون زمان توي زندان بودند آدمهاي مثبتي بودند . مگه همه آن آدمهاي مثبت ، الان هم وفادارند. ثانيا من كي گفتم بايد از كمونيستها الگو بگيريم . ولي گفتم كه نميشه تاريخ رو هر جور دوست داريم تفسير كنيم و بخشي را حذف كنيم .

    سلام لينكتون كردم منتظر شمام !

    يا علي

    بسمه تعالي

    سلام عليكم برادر بزرگوارم

    قبل از پيروزي انقلاب و در سالهاي مبارزه گروههاي مختلفي با رژيم طاغوت مبارزه ميكردند و بعضي از اين گروهها تحت حمايت خارجي بوده و وابسته به آنها بودند و نبايد مبارزين انقلاب را فراموش كرد ولي گروههايي هستند كه مبارزه مردمي به رهبري امام خميني كه منجر به پيروزي شد را ميخواهند مالاخود كنند و حتي اذعان ميكنند كه مبارزين انقلابي خط فكري شان را از آنها ميگرفتند . در حالي كه اينطور نبود و گروههاي مبارز به اسلامي و غير اسلامي تقسيم مي شدن كه در ميان هر دو خط هم به لحاظ تفكرات حاكم دسته بندي هاي خاصي بود مثل الان كه دسته بندي هاي مختلف در كشور وجود دارد .

    ولي مبارزه مردمي ايران به رهبري روحانيت شروع شده و ادامه يافت و همين گروههاي كوچك هم در جريان مبارزه بالاجبار به مردم پيوستند . ميدانيد كه مهمترين بخش مبارزه به ميدان آوردن مردم است كه آن را روحانيت به رهبري حضرت امام به سرانجام رساندند . در ثاني تفكرات و ديدگاههاي گروههاي مبارز را كه بررسي كنيم متوجه ميشويم كه انقلاب اسلامي يك تفكر نويي بود و در واقع اكثرگروههاي مبارز در آن سالها اعتقادي به انقلاب نداشتند بلكه مي خواستن اصلاحاتي در دولت و حكومت بوجود بياورند و اكثراً هم مردم مسلمان و با تفكر مذهبي شيعي را قبول نداشتند . يا علي

    پاسخ

    آقاي ناصري عزيز ممنون از نظر شما . منظور من از يادداشت اين مطلب اين است كه بايد تاريخ پر فراز و نشيب مبارزات مردم ايران را همانگونه كه بود به جوانان امروز نشان دهيم . بدون پيش داوري و تفسير به راي . البته همه افراد و احزاب را معرفي بكنيم ولي آنها را حذف نكنيم . از خوبي ها و بدي هاي همه بگويمم نه فقط 'ز بديها . . شايد شنيده باشيد كه احسان طبري كه همه ماركسيستهاي دنيا او را يكي از 5 ايدئولوگ بزرگ كمونيستم مي دانستند ، پس از انقلاب اظهار داشت كه من با خواند كتب امام و شهيد مطهري دچار تحول شده ام . خوب حالا چه اشكالي دارد كه ما مثلا از يكي از اينها نام ببريم . يعني با اين كار انقلاب ما به خطر مي افتد . بابا روزگاري شهيد مطهري به اينها پيشنهاد داده بود كه بيايند در دانشگاههاي ما و افكارشان را درس بدهند . البته بدون غرض و مرض . روزگاري شهيد بهشتي توي همين تلويزيون خودمان با آنها مناظره مي كرد . حالا با شنيدن و خواندن نظرات آنها چيزي دچار تغيير مي شود . مهم آنست كه واقعيت را به نسل امروز منتقل كنيم . مهم آنست كه به جوانان بگوييم آنروزگار همه ملت بر عليه رژيم شاه قيام كردند . مطمئن باشيد هيچ مشكلي پيش نميايد

    خسرو گلسرخي ,متولد1322 در رشت,در 18 ماهگي پدرش را از دست داد .مادرش اورابا برادرش فرهاد به قم آورد تا نزد جد مادري اش ,روحاني حاج شيخ محمد وحيد بزرگ شوند .در سال 1341 با فوت پدر بزرگ به تهران آمد . ديپلم خود را گرفت وبه کار مطبوعات روي آورد اول در اطلاعات وبعد در کيهان وآيندگان.انها با منوچهر مقدم سليمي محفل مطالعاتي ترتيب دادند .برخي از اعضاي اين محفل در محافل ديگر که کار سياسي مي کردند نيز شرکت داشتند ووقتي يکي از آنها لو ميرود نام افراد در گروه مطالعاتي را مي گويند .خسرو فقط به خاطر وجود مطالعه در زمينه مارکسيسم دستگير شد .فعاليت خاص سياسي يا نظامي نداشت وبه خاطر تحصيل ابتدايي و راهنمايي در قم امامان را به خوبي ميشناخت در واقع سخن استاد ازغندي بسيار به جا بود که چون دين را منهاي عدالت ديده بودند به سوي مارکسيسم گرايش پيدا کردندکه در آن زمان مظهر عدالت معرفي شده بودند .او در 29 بهمن در ميدان چيتگر اعدام شد.