سلام
من از ده نمكي خيلي دل خوشي ندارم راستش دلم نميخواهد به سرنوشت مخملباف دچار شود
جنگ كه تمام شد من 17 ساله بودم و يكسالي كلا جبهه بيشتر نرفتم يعني اينقدر ريزه بودم كه چند بار برم گرداندند به زور رفتم آأمهاي شوخ وشنگ و حتي خلافي كه بعضي هاشان متحول شدمد و تا خدا رفتند و بعضي همانطور برگشتند عده اي هم بودند كه عادي و رزمنده و حالا بدتر از صددام
اشكال اصلي فيلم ده نمكي اينست كه او فيلم ساز نيست وگرنه ميتوان تك و توكي آدمهاي مشابه فيلم را در جبهه نام برد لا اقل من چند تائي را با همين خصوصيات الان ميشناسم . قصه اينست كه فيلم قصه ندارد يك كتاب پر از آدمهاي عجيب و غريب كه شايد در طول عمر يك تيپ ولشكر به تعداد آدمهاي اين فيلم نميرسند نمايانگر فضاي چنگ و جبهه نيست اما روا نيست كه اين نا بلد را متهم به دروغ و نفاق چپ شدن و ... كرد تنها او يك فيلم ساز نيست او يك فيلم ساز نيست اگر علاقه به فيلم سازي در اين حد را دارد بهتر است از راهش وارد شود حتما در آينده خوب خواهد ساخت
بد نگوئيم به مهتاب اگر تب داريم