روزها و رهگذرها ديدهام
رهگذرهايي که روزي، در پناه سايهام از غصههاي خود سخنها گفتهاند
شور و شيون ها براه انداختهاند
چون به زير سايه ام خوابيدهاند،
در کنارم اشکها باريدهاند!
سلام
شعر زيبايي بود وممنون از شما