• وبلاگ : آهستان
  • يادداشت : ارتباط هندوانه و فرهنگ!
  • نظرات : 0 خصوصي ، 7 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    بسم الله الرحمن الرحيم

    با عرض سلام

    اطلاعيه عضو گيري وبلاگ گروهي اصولگرايان

    التماس دعا

    سلام.از ديدارتون هنوز در خوشحاليم.
    سلام قصه دردناک فرهنگ و مهندسي فرهنگي اين مرز و بوم شده مضحکه دست عده اي بي فرهنگ که وقتي مي خواهند مهندسي فرهنگي را تعريف کنند با مهندسي فني شروع مي کنند. وقتي آن شب در خبر شبکه 2 وزير محترم ختعريفي از مهندسي فرهنگي ارائه دادند دلم براي فرهنگ اين مرزوبوم سوخت که بيچاره فرهنگ سکانش دست چه کسي است. فرامين و دستورات مقام معظم رهبري درباره طراحي مهندسي فرهنگي کشور مثل آب در هاون کوبيدن است . آخه کو آدمش تا بتونه طراحي کنه اگه بقيه افراد شوراي عالي فرهنگي همه مثل وزير محترم باشند پس بدا به حال فرهنگ. وزير محترم اگه از فرهنگ حاليش بود کار فرهنگي مي کردند گزارشي به آقا ارائه مي دادند تا دولت پيش آقا ضايع نشه.
    مرز بقا / محمود شاهرخي
    پرندگان مهاجر ز شهر ما رفتند
    دريغ و درد ندانم كه تا كجا رفتند؟
    شنيده ام كه زمرز فنا گذر كردند
    ترانه خوان به سر چشمه ى بقا رفتند
    به گرم پويى برِ خيال و موج نسيم
    به بال عشق به اقليم آشنا رفتند
    از اين نشمين خاكى كبوتران حرم
    گشوده بال به سر منزل صفا رفتند
    رها زدغدغه ى آب و دانه بادل شاد
    به آشيانه ى خرسندى و رضا رفتند
    چو بوى گل به سراپرده ى حريم وصال
    به بوى دوست سبك چون دم صبا رفتند
    قلندران سبك سير هفت وادى عشق
    به يك كرشمه به الاّ زشهر لارفتند
    نواى ارجعى از ناى عشق چون برخاست
    به بزم دوست به آواى نينوا رفتند
    خوش آن گروه كزين دام گاه آز و نياز
    به قاف قرب چو عنقا ز خود رها رفتند
    ز بود خويش ملولم، كجاست پيك اجل
    كه من بماندم و ياران باوفا رفتند
    كبود پوش، چو نيلوفرم به بركه ى اشك
    زدردو داغ كزين باغ لاله ها رفتند
    مخور دريغ شهيدان عشق را «جذبه»
    كه شادمانه به مهمانى خدا رفتند

    سلام

    من هم مرغ دوست دارم هم شهرام ناظري را

    سلام!

    اين قضيه كه شما فرمودين، مربوط به اون آدم مزخرفي هستش كه برنامه رو تدوين كرده و كارگردانش، كه يا با شهرام ناظري دشمن بودن يا اينكه بي سواد بودن. من با اين آدمهاي سرو كار دارم.