• وبلاگ : آهستان
  • يادداشت : حاج‏آقا دوستت داريم!
  • نظرات : 4 خصوصي ، 37 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    به نام خدا

    سلام عليكم

    فرموديد: ...(ببخشيد كه مرتكب يك گناه كبيره ديگر شده ام،‌اما كلمه ديگري براي آن پيدا نكردم).

    عرض مي‏كنم:‏ برادر جان! شما سخن مرا به سخريه گرفتيد يا گناه كبيره را؟ در هرحال مسخره كردن گناه كبيره و حرام است.

    فرموديد:‏...به نظر من فريب مردم و سو استفاده از احساسات آنها براي جلب آراي بيش‏تر،‌ قطعا گناهي بزرگ است.

    عرض مي‏كنم: ما به لحاظ شرعي موظفيم فعل برادر ديني را بر صحت حمل كنيم. آيا شما دليل قطعي داريد كه آقاي كروبي آمده و به عمد در كنار هم نشسته‏است؟ بسا آن صوفي خودش آمده باشد و كنار آقاي كروبي نشتسته باشد.

    آيا شما قطع داريد كه آقاي كروبي براي جمع آوري آراء كنار آن صوفي نشسته است؟ بسا قصد ديگري در كار بوده است؟

    به علاوه مگر جلب آراي گروهي از مردم ايران حرام است؟

    آيا حمايت قانوني از گروهي از مردم حرام است؟

    آيا شما مطمئن ايد كه آقاي كروبي از صوفيان حمايت غيرقانوني كرده است؟ آيا.....

    برادر جان! سوء ظن گناه كبيره و حرام است. شما از روي سوء ظن خود تحليل و تفسير مي‏كنيد و ديگران را متهم مي‏كنيد.

    فرموديد:‏حال اگر در اين راه،‌ به انواع و اقسام حيله هاي ديگر هم متوسل بشويم كه بدتر.. مثل همين اقدامات شيخ اصلاحات، كه علي‌رغم ادعاي ذوب و بخار شدن در ولايت! و خط امامي بودن، بر خلاف دستورات امام عمل مي‏كنند.

    عرض مي‏كنم: اولاً،‏ هرگز كلي‏گويي نكنيد. اگر موردي را يافتيد كه برخلاف خط امام عمل كرده است، مشخص كنيد. ثانياً، با ادب و احترام نقد كنيد. تعابير مسخره‏آميز نقد شما را بي‏ارزش مي‏كند. شما دليل روشن براي نقد بياوريد. نه اين كه با لحن گزنده عقده‏گشايي كنيد.

    فرموديد:‏حمايت ايشان از صوفياني كه در همين پنجاه سال اخير به گواه اسناد و مدارك معتبر چه كارهايي كه نكرده اند!! البته من به صوفيان قرن‏هاي گذشته كاري ندارم. مقصودم فقط فرقه نعمت اللهي است.

    عرض مي‏كنم: در اين زمينه هم كلي‏گويي نكنيد. شما بايد اول ثابت كنيد كه صوفيان جرمي را مرتكب شده اند. بعد بايد ثابت كنيد كه آقاي كروبي از جرم آنان دفاع كرده است. اگر صوفيان جرمي مرتكب شده اند، كشور ما قانون و قاضي دارد. بايد از كانال آن رسيدگي شود، نه اين كه مردم خود رأساً اقدام كنند. اقدام خودسرانه مردم هيچ وجه شرعي و قانوني ندارد. بسا آقاي كروبي از اقدام خودسرانه مردم انتقاد كرده باشد.

    فرموديد:‏در خصوص روحاني بودن و اينكه ما حق داريم در مورد افراد قضاوت كنيم يا نه، بايد عرض كنم كه بعضي شخصيتهاي حقيقي و حقوقي ، همواره در معرض ديد عموم هستند. ... به نظر شما اين آقا در ديد عموم چه جايگاهي خواهد داشت؟ اگر آنروز كسي به او گير داد، آبرويش را برده؟ يا اينكه خود باعث و باني زير سوال رفتن خود شده است؟!

    عرض مي‏كنم: اگر كسي تجاهر به فسق كرده باشد، غيبت او اشكال ندارد. اما اگر فسقي مرتكب نشده باشد، مسخره كردن او گناه كبيره و حرام است. فسق هم چيزي است كه شرع براي ما تعريف كرده است، نه اين كه ما هرچه را نمي‏پسنديم، ايراد بگيريم.

    فرموديد: معيار ما انديشه هاي امام راحل و وصيت نامه ايشان است. به غير از آن، انسانيت و مسلمان بودن هم وظيفه ما را بيشتر مي كند. پس ما آدمهايي نيستيم كه فقط بنشينيم و چهار سال چهار سال، گندكاريهاي نمايندگان و روساي خودمان را تماشا كنيم و به اين بهانه كه انتقاد از آنها گناه كبيره است، هيچ حرفي نزنيم!

    عرض مي كنم: ما وظيفه داريم، امر به معروف و نهي از منكر كنيم و اين هم حدودي دارد. ما حق نداريم هر حرفي را در هر جايي بزنيم. شما اگر معيارتان سخنان حضرت امام است، سفارش هاي هشت ماده اي ايشان را مورد توجه قرار دهيد. هتك حرمت ممنوع

    بقيه در فرصتي ديگر.

    پاسخ

    سلام مجدد... آقاي خواهان عشق! در اولين پاسخم به شما عرض کردم که بنده نمي توانم مثل شما، همه چيز را با ديده عشق و عاشقي نگاه کنم. چرا که در اينصورت بايد خودمان را گول بزنيم و همه کثافت کاريها و گند کاريها را به اين بهانه که انشا الله خير است، ناديده بگيريم. بنده علم غيب ندارم و علاقه اي هم به داشتن آن ندارم. بنده هم مانند همه مردم از روي افعال، کردار و گفتار اشخاص و مسولان است که درباره آنها قضاوت مي کنيم. و خوشبختانه عقل وشرع، اين اختيار را به ما داده است که در برابر کم کاريها، ناداني ها، پايمال شدن حق و عدالت و ... فرياد بزنيم و سکوت نکنيم....اما درباره آقاي کروبي، بهتر است سري به آرشيو روزنامه ها بزنيد و نامه منتشره ايشان را در خصوص صوفيان بروجرد بخوانيد تا براي شما مشخص شود که آيا ايشان بر حسب اتفاق و قضا و قدر صندليشان کنار جناب قطب اعظم قرار گرفته است يا نه ؟؟!! در خصوص صوفيان هم بعيد مي دانم شما از گذشته فرقه نعمت اللهيه خبر نداشته باشيد. اما از آنجا که دستور مي دهيد ما هميشه خوشبين باشيم براي شما بگويم که در تاريخ شکل گيري اين فرقه کتابي چاپ شده است که در بطور مفصل جنايات آنها را ذکر کرده است. از قتل و آدم کشي مردم گناباد گرفته تا همکاري با ساواک و در هم کوبيدن مردم انقلابي گناباد در زمان طاغوت و ... پس لااقل خواهش مي کنم که اين مورد را ديگر بي خيال شويد و به حساب خوش بيني نگذاريد! حمايت از اين فرقه کجا و ادعاي ولايتي و خط امامي بودن آقاي کروبي کجا که سالها ديگران را به بهانه مخالفت با ولايت مطلقه زير سوال مي بردد! همان آقاي کروبي که به بهانه راي نياوردن در انتخابات رياست جمهوري، از تمام پستها و مناصبي که داشتند، استعفا دادند آنهم بطور قهرآميز! اگر قصد الهي و خدمت به مردم بود، پس اين حرکات و قهر کردنها ديگر بخاطرچه چيزي بود؟و اما درباره امام راحل، ما فرمان هشت ماده اي ايشان را ناديده نگرفته ايم، اما نگاهمان به صحيفه هم هست، به وصيت نامه هم هست، به کليت سخنان ايشان است، آنجا که فرياد ميزند و بر عليه همين صوفيه حرف مي زند، آنجايي که از مردم مي خواهد در صحنه باشند و در انتخابشان دقت کنند، آنجايي که فرياد مي زند و از مردم مي خواهد که مراقب روحانيون فاسد و جاهل و متعصب و همچنين روشنفکران غربزده و بي دين و ... باشند. همانطوريکه قبلا هم گفتم ، اين نظام به کسي وابسته نيست و به هيچ کس هم بدهکاري ندارد. مهم براي ما راه امام است و بس!