سلام
اگر قرار بود بنويسي بنويس از آنكه چگونه ميشود مادري فرزندان خود به قرباني بفرستد و براي برادرش بي تابي كند هاجر كجا به پاي زينب ميرسد كه براي تلذي فرزند هفت مقام طي كرد و آخر اسماعيل خود بي خبر به قربانگاه فرستاد و تا ابد همگان به مرامش سعي ميكنند و به اميد سلامتي خود زمزم مينوشند بنويس كه تشنگي واقعيت دارد و بي آبي قصه نيست و ما رايت الا جميلا از جنس ايمان است نه آنكه سختي نباشد و اهل بيت پيامبر آزرده از خارهاي بيابان و آتش خيمه ها به قدرت غيبي خود نباشند! بنويس كه آنكه بيمارش ميخوانند قبل تاسوعا زره به دست خود پاره كرد ، بنويس كه نگاه عباس لرزه بر دل كفر مي انداخت و قلب بچه هاي حرم را به خود جذب مينمود بنويس كه كربلا صحنه بروز عالي ترين صفات انساني است و نه صحرايي پر از تعزيه و گريه و تلذي و غربت و .......