با سلام برادرگرامي نيازي به دفاع ازحرفهايم نمي بينم و گفتن انها به شما هيچ مشكلي را حل نمي كند اما چون در سرتاسر وب تان ازدغدغه هاي من حرف زده ايد اما...فقط ازروي وظيفه شرعي ام در رفع سوءتفاهم بوجود آمده لازم ميدانم بگويم كه من مخالف ترويج ياد و سيره شهدانيستم.و حالم از اسم شهيد و عدالت نه بلكه از شعارهاي دهان پركن كه فقط براي ساكت نگهداشتن مردم و ايجاد اميد كاذب در آنها دربوق و كرنا ميشود بهم ميخورد در صمن گفتن از سيره شهيد رجايي براي من نوعي كه يك شهروند عادي بوده و مسئوليتي دراداره كشور ندارم و مخاطب خيل نيازهاي مردم بيچاره نيستم چه فايده دارد؟جز اين استكه به مقام آن شهيد بزرگوار غبطه بخورم؟اين حرفها بايد در مطبوعات و به صورت نامه هاي سرگشاده در رسانه هاي رسمي به انتشار برسد تاكمي خجالت نصيب اين مسئولين رفاه زده شود(بلا نسبت همهشون)؟كه فكر نكنم از فرط خدمت به خلق الله فرصت همان يك كم خجالت كشيدنهم به آنها دست دهد. البته كه شما در بروز اين مشكلات هيچ نقشي نداريد اما همه ما بعنوان فرهيختگان و سربازان انقلاب بايد كارهاي اساسي تري از وبلاگ نويسي انجام دهيم . و من براي غريبي كسي ميسوزم كه خود سالهاست به اقتداي مولايش علي(ع) در شعله خدمت ميسوزد و هرچه سعي ميكند جاي واژه رياست را باخدمت و مسئوليت در مخيله مسئولين فرو كند به گوششان نميرود.فقط به عشق او و مولاي منتظرش اينهمه ظلم و عفونت را در نظام عزيز اسلاميمان تحمل ميكنم.خوشا بحال آنها كه با شهادت رفتند.