با سلام مجدد
دوست عزيز : اول از همه يك گلايه..من كلي براي هر مطلب شما مطالعه مي كنم، به سايتهاي مختلف سر ميزنم و ... تا براي هر مورد شما يك جواب داده باشم بعد شما زحمت مي كشيد براي هر 10 موضوع جواب يكي را خيلي سرسري مي دهيد....بيشتر از اينها از شما انتظار دارم. دوم اينكه تكرار كار بدي نيست مشروط به اينكه منتج به اخذ نتيجه شود... پس لطفا شما جواب سوالات تكراري مكررا ناجواب مانده را بدهيد.
1- من نقش تورم طبيعي و ... را انكار نمي كنم اما رشد 200 درصدي را كه نمي توان پاي اين موضوع گذاشت. مشكل اينجاست كه نمي خواهي قبول كني اين افزايشهاي ناگهاني قيمت نشانه هايي ار چيزي به اسم بيماري هلندي اقتصاد است.ايران دو بار به اين بيماري گرفتار شد. زمان شاه و در سال 53 پس از جنگ اعراب و اسرائيل و رشد ناگهاني قيمت نفت و در همين سالهاي اخير. متاسفانه هر دو بار تصميم گيران شركت يك تصميم گرفتند و يك نتيجه عايد شد. تورم وحشتناك...لطفا يك جستجوي ساده از اينترنت بكن تا معني حرفهاي من را بهتر متوجه بشي.
2- اگر آقاي ايكس و ايگرگ اينهمه قدرت در تغيير قيمتها و ... داشتند مطمئين باش كاري مي كردند در دوره زمامداري خودشان مردم از شر اين مشكلات خلاص شوند تا مردم حتي فكر پشت كردن به آنها و مرام سياسيشان به ذهنشان خطور نكند...مگر نه؟ پس لطفا تمام مسائل را با تئوري توطئه فلاني و بهماني توجيه نفرمائيد.
3- در هر زماني افرادي هستند كه صحبتهاي تند و يا كند زياد مي كنند كما اينكه الان برادري در وبلاگشون پيشنهاد رهبري سيد حسن نصرا... بعد از آقاي خامنه اي را داده اند...ياللعجب.... مهم اينه كه در هر دوره افراد در راس كار تا چه اندازه به اين پيشنهادها عمل كنند و يا نزديك به آن باشند. در دوره قبل كه وضع را ديديم...و الان هم داريم مي بينيم
مقايسه با خود شما
يا حق