شما تفسير هاي خودت را از نوشته هاي ما مي نويسي! برادر عزيز پس چرا پدر سعيد عسكر اصرار بر قضيه بي گناهي پسرش داشت؟ ما هم نگفتيم خاتمي خشونت را آورد ولي اگر برگردي و نوشته من را بخواني متوجه مي شوي كه چند بار نوشتم اطرافيان خاتمي و براي شما اسم هم آوردم. اگر شما آنزمان دانشجو بودي من هم بودم. دوست عزيز و مهربان! اين را كه ديگر نمي توانم ناديده بگيرم كه در دانشگاه اهواز بر سر ما و دوستانمان چه بلايي آوردند! اين چيزي است كه با چشمان خودم آوردم. من درست سال 76 دانشجو بودم. بعد از دوم خرداد حتي به آبدار چي هاي مملكت هم رحم نشد چه رسد به شهردار و استاندار و ... دانشگاه اهواز يكي از معدود دانشگاههاي بود كه در دوم خرداد خاتمي را به عنوان نامزد خود معرفي نكرده بود كه اين مساله به ذائقه آقاين تحكيم وحشت و مسولان استان و دانشگاه خوش نيامد كه پس از دوم خرداد چنان بلايي را سر دانشجويان اوردند كه نگو و نپرس . كه تنها چندين مورد كميته انظباطي و تعليق درسي دانشجويان و ضرب و شتم افراد از نمونه آنهاست. در يكي از درگيري هاي كه اعضاي دفتر تحكيم با حمايت مسولان دانشگاه بوجود آورد يكي از دانشجويان روانه بيمارستان شد كه حتي پرونده پزشكي وي را هم شبانه ربودند تا كار به دادگاه و قانون كشيده نشود. كجاي كاري برادر؟ متاسفانه شما تمام آن دوران را از دريچه نگاه خودتان مي بينيد. حق داريد اين قضايا را باور نكنيد! من هم اصراري بر باور كردن شما ندارم. اگر واقعه كوي دانشگاه بد است پس اين قبيل برخوردها هم بد است . چطور آنجا كه پاي اصلاحات و روزنامه سلام و دولت خاتمي در ميان بود، دانشجويان مظلوم واقع شدند، اما در اهواز كه صداي هيچ كس به هيچ جا نرسيد ، مظلوميتي در كار نبود؟! بخاطر اينكه دوباره در جواب من ننويسيد كه تفكر تك صدايي بسيج و.. بايد به عرضتان برسانم كه در اهواز خوشبختانه از بسيج دانشجويي اش هيچ بخاري بلند نميشد! و آنها كه كتك مي خوردند از اعضاي بسيج نبودند!