به نام خدا
سلام عليكم
فرموديد: ...(ببخشيد كه مرتكب يك گناه كبيره ديگر شده ام،اما كلمه ديگري براي آن پيدا نكردم).
عرض ميكنم: برادر جان! شما سخن مرا به سخريه گرفتيد يا گناه كبيره را؟ در هرحال مسخره كردن گناه كبيره و حرام است.
فرموديد:...به نظر من فريب مردم و سو استفاده از احساسات آنها براي جلب آراي بيشتر، قطعا گناهي بزرگ است.
عرض ميكنم: ما به لحاظ شرعي موظفيم فعل برادر ديني را بر صحت حمل كنيم. آيا شما دليل قطعي داريد كه آقاي كروبي آمده و به عمد در كنار هم نشستهاست؟ بسا آن صوفي خودش آمده باشد و كنار آقاي كروبي نشتسته باشد.
آيا شما قطع داريد كه آقاي كروبي براي جمع آوري آراء كنار آن صوفي نشسته است؟ بسا قصد ديگري در كار بوده است؟
به علاوه مگر جلب آراي گروهي از مردم ايران حرام است؟
آيا حمايت قانوني از گروهي از مردم حرام است؟
آيا شما مطمئن ايد كه آقاي كروبي از صوفيان حمايت غيرقانوني كرده است؟ آيا.....
برادر جان! سوء ظن گناه كبيره و حرام است. شما از روي سوء ظن خود تحليل و تفسير ميكنيد و ديگران را متهم ميكنيد.
فرموديد:حال اگر در اين راه، به انواع و اقسام حيله هاي ديگر هم متوسل بشويم كه بدتر.. مثل همين اقدامات شيخ اصلاحات، كه عليرغم ادعاي ذوب و بخار شدن در ولايت! و خط امامي بودن، بر خلاف دستورات امام عمل ميكنند.
عرض ميكنم: اولاً، هرگز كليگويي نكنيد. اگر موردي را يافتيد كه برخلاف خط امام عمل كرده است، مشخص كنيد. ثانياً، با ادب و احترام نقد كنيد. تعابير مسخرهآميز نقد شما را بيارزش ميكند. شما دليل روشن براي نقد بياوريد. نه اين كه با لحن گزنده عقدهگشايي كنيد.
فرموديد:حمايت ايشان از صوفياني كه در همين پنجاه سال اخير به گواه اسناد و مدارك معتبر چه كارهايي كه نكرده اند!! البته من به صوفيان قرنهاي گذشته كاري ندارم. مقصودم فقط فرقه نعمت اللهي است.
عرض ميكنم: در اين زمينه هم كليگويي نكنيد. شما بايد اول ثابت كنيد كه صوفيان جرمي را مرتكب شده اند. بعد بايد ثابت كنيد كه آقاي كروبي از جرم آنان دفاع كرده است. اگر صوفيان جرمي مرتكب شده اند، كشور ما قانون و قاضي دارد. بايد از كانال آن رسيدگي شود، نه اين كه مردم خود رأساً اقدام كنند. اقدام خودسرانه مردم هيچ وجه شرعي و قانوني ندارد. بسا آقاي كروبي از اقدام خودسرانه مردم انتقاد كرده باشد.
فرموديد:در خصوص روحاني بودن و اينكه ما حق داريم در مورد افراد قضاوت كنيم يا نه، بايد عرض كنم كه بعضي شخصيتهاي حقيقي و حقوقي ، همواره در معرض ديد عموم هستند. ... به نظر شما اين آقا در ديد عموم چه جايگاهي خواهد داشت؟ اگر آنروز كسي به او گير داد، آبرويش را برده؟ يا اينكه خود باعث و باني زير سوال رفتن خود شده است؟!
عرض ميكنم: اگر كسي تجاهر به فسق كرده باشد، غيبت او اشكال ندارد. اما اگر فسقي مرتكب نشده باشد، مسخره كردن او گناه كبيره و حرام است. فسق هم چيزي است كه شرع براي ما تعريف كرده است، نه اين كه ما هرچه را نميپسنديم، ايراد بگيريم.
فرموديد: معيار ما انديشه هاي امام راحل و وصيت نامه ايشان است. به غير از آن، انسانيت و مسلمان بودن هم وظيفه ما را بيشتر مي كند. پس ما آدمهايي نيستيم كه فقط بنشينيم و چهار سال چهار سال، گندكاريهاي نمايندگان و روساي خودمان را تماشا كنيم و به اين بهانه كه انتقاد از آنها گناه كبيره است، هيچ حرفي نزنيم!
عرض مي كنم: ما وظيفه داريم، امر به معروف و نهي از منكر كنيم و اين هم حدودي دارد. ما حق نداريم هر حرفي را در هر جايي بزنيم. شما اگر معيارتان سخنان حضرت امام است، سفارش هاي هشت ماده اي ايشان را مورد توجه قرار دهيد. هتك حرمت ممنوع
بقيه در فرصتي ديگر.