• وبلاگ : آهستان
  • يادداشت : مصائب مسيح
  • نظرات : 3 خصوصي ، 14 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام

    آخرين مطلبي که در وبلاگتان خوانده بودم ( کوچکترين عضو القاعده؟! ) بود. و امروز بعد از يک ماه صفحه وبلاگتان را باز کردم و در آف شش پست اخيرتان را خواندم.

    اعتراف مي کنم تا امروز از ميان نامه هايي که به حضرت مسيح نوشته شده، زيباترين و پرمحتواترين و تأثير گذارترينشان را در اين وبلاگ خواندم.

    درباره نقدي بر روايتگري دفاع مقدس هم با شما موافقم. چند ساليه که توفيق زيارت مناطق جنگي را از دست داده ام ولي دوره دانشجويي سه سال متوالي در اردوي بازديد از مناطق جنگي جنوب شرکت کردم و هر سال اين تفاوتي که ذکر کرده ايد را بيش از پيش حس مي کردم.

    خيلي دوست دارم بدونم اون نقطه چين هايي که در پست ( مهران مديري اعدام شد ) خالي مونده و به خاطر سوء تفاهمات حذفش کرديد چيه.

    ( تقصير دوران کودکي ماست. ) واقعا مطلب دلنشيني بود. همين چند روز پيش بعد از چهارده سال در کوچه هاي کودکي ام قدم زدم و به حال روزهاي ساده و بي ريا و خالصانه کودکي ام غبطه خوردم. ( پست اخيرم درباره همين موضوعه ).

    بهار آمد بهار من نيامد

    گل آمد گلعذار من نيامد

    مذهب احمد اگر هست همين ما را بس است.

    سال نو مبارک.