رفيق من، سنگ صبور غم هامبه ديدنم بيا که خيلي تنهامهيشکي نمي دونه چه حالي دارمچه دنياي رو به زوالي دارممجنونم و دل زده از ليلي هاخيلي دلم گرفته از خيلي هانمونده از جووني هام نشونيپير شدم، پير تو اين جوونيتنهاي بي سنگ صبورخونه سرد و سوت و کورتوي شبات ستاره نيستموندي و راه چاره نيستاگر که هيچ کس نيومدسري به تنهاييت نزداما تو کوه درد باش
طاقت بيار و مرد باش