بعضی آخوندها واقعاً از مریخ آمدهاند
تازگی ها با وبلاگی آشنا شدهام که اسمش هست آخوندها از مریخ نیامدهاند. راستش را بخواهید مطالب جالبی دارد. راجع به این که آخوندها هم آدمهایی هستند مثل ما. من هم با این حرف موافقم اما... من که سنم قد نمیدهد ولی از دیگران شنیدهام و در کتابها خواندهام که در زمان طاغوت مردم از شهرهای دور و نزدیک در اعیاد و مراسمات مذهبی خود را به قم و بیوت مراجع تقلید میرساندند و به دستبوسی آنها میرفتند، برای روحانیون احترام زیادی قائل بودند اما امروزه چه اتفاقی افتاده که وضعیت طور دیگری شده است؟ البته برای جواب دادن به این پرسش چند راه داریم یا اینکه کلاً منکر این واقعیت شویم و رفتار امروزه مردم را نبینیم و یا اینکه تمام اشکالات را بر گردن روحانیون بیاندازیم و یا اینکه بگوییم : نه بابا مردم بیدین شده اند اعتقادات سست شده و خلاصه چشمها را ببندیم . اما من میگویم باید نشست و واقعیت را دید و ریشه یابی کرد و چارهای اندیشید.
به نظر شما آیا ما واقعاً آخوند مریخی نداریم؟ من میدانم که بسیاری از طلاب و روحانیون ما مانند بقیه مردم زندگی میکنند تعدادی از دوستان نزدیک من هم اکنون در قم و دیگر شهرهای ایران مشغول تحصیل در حوزه علمیه هستند، اما شما چرا تمام آخوندها را در این موارد خلاصه کردهاید. پس آن آخوندها را ندیدهاید که در بسیاری از سازمانها و شرکتها و ادارات نقش تبلیغی و هدایت را رها کرده و به ریاست بازی و تجارت و ... میپردارند؟ من هنوز نتوانستهام خودم را قانع کنم که فلسفه حضور یک روحانی در کارخانه سیمان چیست؟ و در اداره آب و فاضلاب ، در کابل سازی ، اداره شیلات و بسیاری از اداراتی که اصلاً ربطی به انها ندارد؟ اشتباه نکنید! منظورم برگزاری نماز جماعت نیست. اگر نگاهی به فیشهای حقوقی آقایان بیندازید متوجه خواهید شد که برای خواندن نماز جماعت چنین پولی نمیدهند... بگذریم . میخواهم به مسئله ای اشاره بکنم .حتما خیلی ها را دیدهاید که به آخوندها بد و بیراه میگویند. راستی اگر از همینها درباره آقای بهجت سوالی بپرسید چه میگویند؟ آیا باز هم توهین میکنند و یا اینکه با ادب و احترام درباره این شخصیت بزرگ حرف میزنند؟ پس معلوم میشود که عیب کار جای دیگری است. الحمد الله مانند آیت الله بهجت کم نداریم. اما متاسفانه همیشه نیمه خالی لیوان کار را خراب می کند. مورد دیگری که دوست دارم به آن اشاره کنم، قضیه فیلم مارمولک است . به نظر شما چرا این فیلم اینقدر مورد استقبال مردم قرار گرفت؟ منتقدان و مخالفان میگویند که این فیلم به روحانیت توهین کرده است. اما کجای فیلم به روحانیت توهین شده است؟ یعنی رضا مارمولک از اول آخوند بوده بعد دزد شده ؟ یا اینکه این بابا دزدی بوده که برای فرار از زندان و نجات خود لباس روحانیت را پوشیده است؟ آقای پناهیان که من واقعاً برای ایشان احترام زیادی قائل هستم و به ایشان علاقه دارم در نقد فیلم گفتهاند:« که در کجا سراغ دارید که ماموران نیروی انتظامی از جرائم آخوندها بگذرند؟!» این دیگر از پرسشهایی است که جواب آن را باید از مردم پرسید. من ، موارد زیادی را سراغ دارم و همچنین عموم مردم . در پایان می خواهم به خاطراتی از امام عزیزمان اشاره کنم که قطعاً بهترین راهنمای همه ما و مخصوصاً روحانیون عزیز در عصر حاضر بوده و هستند. این مطالب را از کتاب «در سایه آفتاب» و به قلم محمد حسن رحیمیان نماینده محترم ولی فقیه در بنیاد شهید انتخاب کردهام:
یکی از ائمه جمعه مرکز استان به امام نامهای نوشته بود مبنی بر اینکه مبلغ مختصری که به عنوان شهریه به ائمه جمعه داده میشود، به جایی نمیرسد و فقط هزینه اجاره دفتر یا حقوق آبدارچی دفتر آنان میشود و درخواست افزایش کرده بود. حضرت امام فرمودند: آقایان طلبه باشند! یکی از روحانیون محترم که از شاگردان قدیمی امام بودند نامه نوشته بودند که از سهمیه فلان تشکیلات مربوط به روحانیت یک دستگاه اتومبیل برای اینجانب منظور شده ولی پولی ندارم و حضرتعالی ... حضرت امام با اظهار تعجب توام با ناخشنودی از اینکه تشکیلات روحانیت هم سهمیه اتومبیل دارد فرمودند : چه لزومی دارد که آقایان همه ماشین داشته باشند ! راستی شما نظرتان در مورد این جمله امام چیست که فرمودند : آقایان طلبه باشند ؟!! شاید تفسیر این حرف این باشد که ماشین داشتن و ... به خودی خود اشکالی ندارد اما آقای آخوندی که فقط دنبال این حرفها هستی خوب طلبه نمی شدی و می رفتی دنبال این مسائل. می خواستم مطلبم را اینجا به پایان برسانم اما یاد خاطره ای از آقای مصباح یزدی افتادم. ایشان که به ملاقات آیت الله سیستانی رفته بودند ضمن برشمردن وضعیت ساده زندگی آقای سیستانی از قول وی نقل کردند که شنیدهام در ایران بعضی از روحانیون و مسئولین حکومتی در کاخها زندگی میکنند. بدانید که این گونه مسائل مردم را از اسلام دور میکند!!