خداوند حفظ کند رییس گوگل را که اگر نبود و سیستم جستجوی پیشرفته را برایمان تدارک نمیدید، معلوم نبود که چه بلاهایی بر سرمان می آمد! اینکه مجبور نباشی برای نوشتن، سراغ روزنامه و مجله و آرشیو بروی و تنها با نوشتن کلمهای، هر آنچه را که بخواهی جستجو کنی، واقعا نعمت بزرگی است! البته ما هم همیشه عادت داریم که دنبال لقمه آماده برویم. کافی است که نگاهی به تقویم بیاندازیم و مناسبت و یادبود و روز خاصی را پیدا کنیم و مطلبی بنویسیم تا از قافله نویسندگان عقب نمانیم!
اینبار «18 تیر» را جستجو کردم! مثل همیشه، وبلاگها حرف اول را میزدند! در این میان تعدادی سایت و خبرگزاری هم مطالبی نوشته بودند. تقریبا بیشتر مطالب، به آه و ناله میزد و تعدادی هم، نوشتههایی در باب آزادی و جنبش دانشجویی و مبارزه با استبداد و ... بعضی هم، یاد « شهدا» را زنده نگه داشته بودند! (البته منظور از شهدا، همان شهدای خیالی شب 18 تیر بود، نه شهدای انقلاب و نه جنگ تحمیلی!»...
حتما یادتان هست افاضات آقای حجاریان در سالروز دوم خرداد امسال. جایی که فرمودند:« گاه فرصتهایی وجود دارد که انسان نباید آنرا از دست بدهد. اگر فرصت از دست برود دیگر امکان ندارد آن فرصت تکرار شود. انسان باید فرصت طلب باشد نه به معنای بد آن. دوم خرداد فرصت خوبی برای اصلاحات بود!»
و باز اگر خاطرتان باشد، از خرداد 76 به مدت 8 سال، مملکت ما پر بود از فرصتهایی که دوستان اصلاح طلب ما، یکی پس از دیگری آنها را پشت سر میگذاشتند! و 18 تیر هم یکی از همان فرصتهای بدست آمده برای اصلاح طلبان. البته وقتی درباره علل بوجود آمدن آن صحبت میشود، همه افراد بر این نکته متفقالقولند که این حادثه یک شبه، بوجود نیامده و از مدتها قبل برای آن اندیشیده شده بود! اما مظلومان و بازماندگان آن شب سیاه، هیچگاه از نقش خود در این ماجرا نگفتند و ننوشتند و کل حادثه را در این حد خلاصه کردند که مثلا روزنامهای بسته شد، دانشجویان تظاهرات کردند و در نهایت نیروی انتظامی به اتفاق لباس شخصی های جانی، همه را به خاک و خون کشید! (معلوم نیست که این شاهدان و بازماندگان، که همگی از نزدیک شاهد ماجرا بودهاند، چطور هیچکدامشان، خراشی هم بر صورت خود ندیدند و از آن هجوم وحشیانه جان سالم به در بردند، که این خود گوشهای از خیال پردازیهای آنها را بازگو میکند)...
هیچگاه در هیچکجای دنیا، دولتی را ندیدیم که علیرغم دراختیار داشتن قدرت و مناصب بالا و پایین مملکت، باز هم قیافه اپوزوسیون را به خود بگیرد، اما در دولت اصلاحات این حالت را دیدیم. گاه شاهد بودیم که دستگاه مجریه کشور تا حد یک حزب و جریان سیاسی تنزل پیدا میکرد، بیانیههایی را میشنیدیم که بیشتر به سرمقالههای روزنامهها شبیه بود! دایره اصلاحات چنان گسترده بود که انواع و اقسام آدمها و گروهها را شامل میشد و این خود مشکلات دولت را دوچندان میکرد، چرا که همه گروهها به خود حق میدادند که در جریانات اصلاح طلبی دخالت کنند و اگر گاهی، دولت مجبور میشد که به خاطر رعایت برخی مسائل و مصالح ملی، بااحتیاط بیشتری حرکت کند، این گروهها و افراد کار خودشان را میکردند و حرف خودشان را میزدند.( حال تصور کنید که بسیاری از این آدمها، از چهرههای شناخته شده اطلاعاتی و امنیتی و همچنین خبره در جنگ تبلیغاتی و روانی بودند!). مسالهای که در ماجرای 18 تیر هم به وضوح دیده شد و عناصر افراطی این جریان به منظور پیشبرد اهداف خود و همچنین تحت فشار گذاشتن مجلس پنجم، در قضیه اصلاح قانون مطبوعات، دست به اقداماتی از پیش طراحی شده زدند. قرار شد که نامهای منسوب به سعید امامی، چاپ شود که در آن امامی به نمایندگان مجلس توصیه کرده بود که با مطبوعات برخورد شود! این وظیفه بر عهده سه روزنامه «صبح امروز، خرداد و سلام» گذاشته شد. اما صبح روز بعد، در یک اقدام هماهنگ، سعید حجاریان و عبدالله نوری، از چاپ آن نامه در روزنامههای خود امتناع کردند و «سلام» بدون اطلاع از اقدام آنها، این نامه را چاپ کرد! البته این نقشه، کاملا به نفع جریان افراطی اصلاحطلبان بود، چرا که هم به اهداف خود میرسیدند و هم اینکه چیزی را از دست نمیدادند و تعطیلی «سلام» هم که وابسته به چپهای سنتی و مذهبی بود، برایشان اهمیت چندانی نداشت! سرانجام با شکایت وزارت اطلاعات سلام تعطیل شد و همان شب عدهای از دانشجویان با دمپایی و پیژامه به سمت درهای دانشگاه حرکت کردند تا نقشه، همانطوری پیش برود که قبلا طراحی شده بود!...
نکات جالب و قابل توجه:
1- بنا به اعتراف مسولان کوی دانشگاه، آنها خود، نیروی انتظامی را به محل حادثه دعوت کردند. به قول سردار نظری:«ما را به جشن توطئه میهمان کردند و نیروی انتظامی به حسب مأموریت ذاتی خود، یعنی ایجاد نظم و امنیت ... در محل حاضر و در حادثهای پرابهام با اعمالی نظیر سلب آسایش مردم محل، خسارت به اموال عمومی و خصوصی، هتک حرمت به ارکان نظام، اهانت، آدم ربایی و گروگانگیری پلیس با شکنجه روحی و جسمی در دو مرحله، پرتاب بمب آتشزا توسط اغتشاشگران که بعضا در قالب دانشجو رخ مینمودند مواجه گردید، گویی آنها خود را فراتر از قانون میدیدند!»
2- بر خلاف نوشته روزنامههای زنجیرهای که تیتر زده بودند:«اجساد شهدای دانشجو! به ما تحویل داده شود» هیچ فردی در شب 18 تیر کشته و یا شهید نشد. البته گاهی اوقات روزنامهها، اسامی شهدا! را چاپ میکردند که خود این افراد ضمن تماس با روزنامههای مذکور شهادت خود را تکذیب میکردند!
3- در روزهای بعد و در درگیریهای خیابانی سرباز وظیفه ابراهیم نژاد با اسلحهای غیر از اسلحه سازمانی پلیس کشته شد. البته عکس آن مرحوم را روزنامهها هنگام سنگ پرانی به سمت پلیس چاپ کرده بودند!
4- وزیر وقت اطلاعات در سخنرانی خود قسم جلاله ذکر کرد که دفتر تحکیم وحدت روزهای شنبه، یکشنبه و دوشنبه در حادثه کوی، نقش اساسی داشته است!
5- و جالب است که تقریبا در همان روزهای حادثه کوی دانشگاه تهران، در دانشگاه شهید چمران اهواز هم، دفتر تحکیم وحدت با همکاری و مساعدت استاندار وقت و رییس دانشگاه و معاونت امور دانشجویی، با دانشجویان و تشکلهای مستقل آن دانشگاه برخوردی مشابه با کوی دانشگاه داشت، ساختمان انجمن اسلامی دانشگاه را تصرف کردند، وسایل آنرا به خیابان ریختند و بسیاری از دانشجویان را با کتک پذیرایی کردند! تنها به این دلیل که انجمن اسلامی دانشگاه شهید چمران، در انتخابات دوم خرداد از کاندیدای پیشنهادی دفتر تحکیم حمایت نکرده بود! البته حوادث دانشگاه اهواز برای آقایان اهمیت چندانی نداشت، چرا که قرار بود اصلاحات همه موانع را از سر راه خود بردارد!