چند روز پیش، خانم «هیلاری کلینتون» کاندیدای ریاست جمهوری آمریکا ، در جریان سخنرانیاش در نشستی انتخاباتی، احساساتش گل کرد و چنان اشک ریخت که فضای جلسه را تا دقایقی پر از احساسات و عواطف مادرانه کرد! رقبای ایشان هم از فرصت استفاده کردند و همه جا، جار زدند که بله ایشان میخواهد از احساسات مردم سو استفاده کند! آنوقت ، در همین کشور خودمان هم عدهای در تحلیلهای سیاسی تلویزیون، حرفهای مخالفان خانم کلینتون را تکرار میکنند! من نمیدانم چرا ما همیشه عادت داریم که به آدمها و کارهایشان بدبین باشیم؟ یعنی آدم نمیتواند دارای قلبی مهربان و رئوف باشد؟ یعنی در این دنیای مردانه و خشن، اگر یک خانم بیاید و جلوی دوربینهای تلویزیونی برای کودکان و اطفال بی سرپناه اشک بریزد، دچار جنایت شده است؟! علیهذا، اینجانب ضمن قدردانی از این اقدام انسانی خانم هیلاری، نهایت مسرت و شادمانی خود را از گسترش فرهنگ گفتگوی تمدنهای خاتمی عزیز اعلام مینمایم. چرا که امروز علی رغم مخالفتهای فراوان دشمنان داخلی و خارجی، شاهد تثبیت اندیشههای سید در سراسر دنیا هستیم! فراموش نکنیم که فرهنگ گریه و اشک ریختن را جناب آقای خاتمی در انتهای دوره اول ریاستجمهوری خود مطرح کردند و خودشان هم به درستی آنرا اجرا کردند تا جاییکه بسیاری از جماعت احساساتی و دلشکسته، از جمله مادربزرگ خود بنده، دلشان به حال سید سوخت و یکبار دیگر ایشان را به ریاست جمهوری مملکت انتخاب کردند! به هر حال باید خداوند را شاکر باشیم که گریه های آنروز خاتمی، به نتیجه رسید و امروز شاهد فراگیر شدن آن در انتخابات همه نقاط عالم حتی کشورهای دشمن هستیم!