قناعت مالى است که پایان نیابد . [نهج البلاغه]
پنج شنبه 86 اسفند 2 , ساعت 10:48 صبح

چند سال پیش و در بحبوحه جار و جنجالهای پس از دوم خرداد، آقای محتشمی به دانشگاه ما دعوت شده بودند. مجریان برنامه  سوالات حضار را به گونه‏ای گلچین کرده بودند که هیچ صدای مخالفی به گوش آقای محتشمی و دیگران نرسد. طبیعی بود که من هم از مطرح شدن پرسشم ناامید شدم، اما در کمال ناباوری سوالم خوانده شد:«آقای محتشمی، این روزها افراد و گروههای زیادی در دایره گروههای دوم خرداد قرار دارند که خیلی هایشان هیچ نسبتی با شما ندارند. حتی عده‏ای خودشان را خط امامی می‏نامند بدون آنکه کوچکترین اعتقادی به راه و اندیشه امام داشته باشند و آیا اصلا شما این مساله را قبول دارید؟» آقای محتشمی هم لطف کردند و پاسخی دادند که به تیتر روزنامه ها و نشریات تبدیل شد، ایشان گفتند:« بله! آدمهای زیادی در مجموعه گروههای دوم خرداد حضور دارند که از اول هم خط امام را قبول نداشتند، منتهی آن زمان نیات آنها معلوم نبود و کم کم پرده از چهره واقعی خود کنار زدند!» معنای این جمله آقای محتشمی این بود که قطعا در میان اصلاح طلبان، افرادی حضور داشته‏اند که هیچ اعتقادی به اندیشه‏های امام راحل و انقلاب اسلامی نداشتند، اما بنا به دلایلی که برای خیلی‏ها مشخص است، در جمع گروههای دوم خردادی حضور داشته و دارند!

موقتا این تناقض بزرگ را کنار می گذارم که چرا مدعیان واقعی خط امام، هرگز سعی نکردند که این نفوذی‏های ناهماهنگ را از خود برهانند و کاری هم به این مساله ندارم که چرا امروز آقای محتشمی و دوستانشان علی‏رغم شناختی که از این عده دارند، باز هم برای دفاع از آنها جار و جنجال تازه‏ای براه انداخته‏اند. فعلا به مسائل چند روز گذشته کشور می‏پردازم. ماجرایی که از سخنرانی فرمانده سپاه آغاز شد و موضع‏گیری سید حسن خمینی را در پی داشت و سپس توهینهای سایت نوسازی به ایشان! توهینهایی که باعث شد تا مرحوم آقای توسلی در جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام به علت ناراحتی از آن، دچار ایست قلبی شوند و پس از آن هم سخنان پی‏در‏پی افرادی که دائما یک چیز را تکرار می‏کنند: «دفاع از خط امام!» در میان این افراد شخصیتهایی حضور دارند که در ارادت و پایبندی آنها به خط امام هیچ شک و شبهه‏ای وجود ندارد، اما اینروزها آدمهایی هم مدعی دفاع از خط امام شده‏اند که گفتار و رفتار گذشته آنها چیز دیگری را ثابت می‏کند. آدمهایی که افتخارشان اینست که دوست دشمنان امام هستند. آدمهایی که طی سالهای گذشته از هیچ کوششی برای ناکارآمدی نظام فروگذار نکردند، آدمهایی که طراح شورشهای خیابانی بودند و همچنین آدمهایی که تنها در روزهای انتخابات، خط امامی می‏شوند!!  

در روزهای گذشته، عده‏ای چنان از نادیده گرفتن دستورات امام اظهار نگرانی کرده‏اند که گویی امام راحل، در طول حیات مبارک خود هیچ سخن و یا نصیحت دیگری نداشته‏اند جز اینکه نظامیان نباید در انتخابات دخالت کنند! البته این نکته حرف درستی است و شکی هم در آن وجود ندارد، اما این سوال را هم می‏شود از آقای محتشمی و دوستان مجمع روحانیون پرسید که آیا در صحیفه نور امام، هیچ سخن، دستور و یا نکته اساسی دیگری وجود ندارد که شما را برای دفاع از اندیشه‏های امام راحل بسیج کند؟ آیا امام در منشور روحانیت، خطر انجمن حجتیه را به ما گوشزد نکرد؟ آیا نگران بازگشت مجدد لیبرالها و عناصر نهضت آزادی نبود؟ آیا در طی سالیان گذشته، افرادی ادعا نکردند که نظریه ولایت فقیه امام یعنی استبداد؟ آیا روزنامه ای ننوشت که اسلام با جمهوریت سازگاری ندارد؟ آیا استاد و دکتری در این مملکت به کل اعتقادات شما توهین نکرد؟ و آیا یکی از دوستان هم جناحی شما همان حرف مارکس را تکرار نکرد که دین یعنی افیون توده ها و حکومتها؟... و مهمتر از همه، آیا در این موارد نیز احساس خطر کرده و برای دفاع از خط امام اینچنین به صحنه آمدید که اکنون به بهانه رد صلاحیت عده‏ای، فریاد وااماما سر می‏دهید؟! بنده منکر اشتباهات شورای نگهبان و وزارت کشور نیستم، اما حافظه تاریخی ما هم، بست‏نشینی و تحصن خائنان به ملت را در راهروهای مجلس فراموش نمی‏کند. اگر معنای خط امام بودن آقایان این است که برای رضایت اربابان خود بالای سرمان به انگلیسی بنویسیم «تحصن نمایندگان مجلس!» و گزارش تحصن ما را شب و روز تلویزیون «بی‏بی‏‏سی» و «سی‏ان‏ان» پخش کند، پس احتمالا ما معنای «خط امام» را به درستی درک نکرده‏ایم. اگر معنای خط امامی بودن اینست که نامه‏های امام را در خصوص منتظری، نادیده بگیریم و امروز با اعضای باند مهدی هاشمی، دست دوستی بدهیم، پس ما این خط را نمی‏خواهیم! و اگر معنای خط امام اینست که تا دیروز نامه‏ی امام را در خصوص نهضت آزادی فصل الخطاب قرار می‏دادیم، اما امروز به بهانه «زنده باد مخالف من»، آن نامه را فراموش کرده‏ایم، پس این خط شماست نه خط امام!



آهستان....... تعطیل نمی‏شود!
[عناوین آرشیوشده]