سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کسی که در خردسالی دانش آموزد، مانند نقش بر سنگ است و کسی که دربزرگسالی دانش آموزد، مانند کسی است که بر آب می نگارد . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
پنج شنبه 86 اسفند 16 , ساعت 12:24 صبح

شاید شما هم این سر و صداهایی را که به راه افتاده، شنیده باشید؟ صدای اعتراض روشنفکران را می‏گویم. همان آقایان و خانمهای محترمی که امروز احساس خطر کرده‏ و ندای مظلومیت سر داده‏اند! گویا باز جسارت دیگری رخ داده که احساسات آنها را جریحه‏دار کرده است! البته اگر فکر می‏کنید که این جماعت از توهینهای روزنامه دانمارکی به حضرت رسول خشمگینند و یا دلشان برای مردم مظلوم غزه می‏سوزد، کاملا در اشتباهید. لااقل، بخاطر همان تعارفاتی که با همکاران خود در روزنامه های دانمارکی دارند، فعلا خشمشان را بروز نداده‏اند، اما این دلیل نمی‏شود که با هموطنان خودشان هم رودربایستی داشته باشند. این دلیل نمی‏شود که کارگردانی به نام مجید مجیدی بیاید و در روز روشن به مقدسات آنها توهین کند. او هرچقدر هم که محبوب و مشهور باشد، این حق را ندارد که بیاید و از آزادی بیان سو استفاده کند و حرفهای بودار بزند! او حق ندارد که به خاطر دفاع از پیامبر اسلام، به پیامبر عزیز این روشنفکران محترم توهین کند و باعث آزردگی خاطر آنها شود. به مجیدی چه ربطی دارد که نوشته‏های علمی حاج‏فرج را تخطئه کند؟ اصلا فرض کنید که حاج فرج در نوشته‏ها و گفته‏هایش طوری حرف زده باشد که زیاد با اعتقادات ما منطبق نباشد، آیا این دلیل می‏شود که مجیدی بیاید و از پیامبر اسلام دفاع کند و مخالفان رسول خدا را کافر بخواند؟ نه، مجیدی چنین حقی را ندارد. او تنها باید برود و برای رقابتهای المپیک پکن فیلم کوتاه بسازد. او هنرش فیلمسازی است و به او هیچ ربطی ندارد که درباره گفته‏ها و نوشته‏های علمی حاج‏فرج حرف بزند. همانطوریکه حاج فرج هم حق ندارد در کار هنرمندان دخالت کند و به فیلمسازی بپردازد!

حاج فرج یک دانشمند است و کارش اینست که با رویکردی علمی، نظریه پردازی کند؛ هرچند آدمهایی مانند مجیدی آن حرفها را مطابق اعتقادات خود نبینند. حاج فرج، حق دارد که بیاید و فتوای امام را در مورد سلمان رشدی، غیرعقلانی بخواند و یا هشت سال دفاع مقدس را عبث و بیهوده بداند و یا نظام ولایت فقیه را استبدادی بنامد و اصلا بالاتر از همه اینها، غصب خلافت علی (ع) را انکار کند و بنویسد:«چگونه می توان باور کرد که پیامبر اسلام، همین که سر بر بالین مرگ نهاد، عاصیان و غاصبانی چند موفق شدند که دین او را بربایند و عامه مسلمین را از فیض هدایت محروم کنند و همه زحمات پیامبر را برباد دهند؟» حاج فرج حق دارد با استفاده از تحقیقات علمی خود، کامل بودن قرآن را رد کند و بنویسد:«آیا اگر حیات پیامبر طولانی تر می‏شد و یا وقایع تاریخی مهم دیگری در طول عمر ایشان رخ می‏داد، حجم قرآن از اینکه هست بسی افزون تر نمی‏گشت؟» و یا برای اثبات پلورالیست بودن خود در پایان سخنانش «صدق الله العظیم» بگوید و یا اینکه همه مخالفان و منتقدان خود را با القابی چون:«غوغائیان، طاعنان، منکران، بوالهوسان، بلفضولان، کاسبکار، ادب سوز، لاف زن، شخصیت پرست، تواضع فروش، فاشیست، توطئه گر، قدرت پرست و تاریخ پرست و ...» صدا بزند. ما به روشنفکران عزیز حق می‏دهیم که در چنین روزهایی رگ غیرتشان بزند و برای دفاع از پیامبرشان بسیج شوند و دیگران را کافر بنامند! همانطوریکه ما هم حق داریم در برابر کافران و اهانت کنندگان به پیامبر صلح و رحمت، بایستیم و هرگز تسلیم آنها نشویم... چه زیبا سرود شاعر که: مذهب احمد اگر هست، همین ما را بس. 

حرفهای مجیدی را اینجا بخوانید



آهستان....... تعطیل نمی‏شود!
[عناوین آرشیوشده]