جنگ ما با عراق 8 سال به طول انجامید . 8 سال سخت آنهم نه تنها با عراق بلکه به گواه آگاهان مسائل سیاسی و نظامی با 45 کشور دنیا . یعنی این همه کشور دست به دست هم داده بودند تا با کمک رساندن به صدام ، تکلیف انقلاب نوپای مردم ایران را یکسره کنند . اما انگار ایرانی ها را خیلی دست کم گرفته بودند .
پس از فتح خرمشهر قوای ایرانی به سمت مرزهای عراق شتافتند و نتایج جنگ کم کم به نفع ایرانی ها می شد . صدام که ابتدا قرار بود چند روز پس از آغاز جنگ ، در تهران باشد ، ارتش خود را زمینگیر و شکست خورده دید ...
اینجاست که ، بعضی ها ، شبهاتی را مطرح می کنند و آنهم اینکه عراق پس از آنکه متوجه اشتباهات خود می شود ، تصمیم به آتش بس می گیرد و چند کشور هم از ایران می خواهند که آتش بس را بپذیرد . اما در مقابل ، ایران هیچ تصمیمی به پذیرش صلح ندارد و به فکر جنگ افروزی بیشتر است .
چرا ایران در سال دوم جنگ حاظر به پذیرش صلح نگردید و آیا چنین حرفی صحت دارد و اصلا صلحی قرار بود برقرار شود یا نه ؟ و بسیاری دیگر از شبهات که متاسفانه ، امروز سایه شوم خود را بر حقایق گسترانده است.
یادم می آید که چند سال پیش ، یکی از نشریاتی که حرفهایش خیلی به مواضع ملی مذهبی ها نزدیک بود ، به همین بحث جنگ 2 ساله و 8 ساله اشاره کرده بود . حتی کار را به جایی رساند که شهدای بعد از سال دوم جنگ را از لیست شهدا خارج کرد و معتقد بود که آنها به خاطر اشتباهات حاکمیت و درست در زمان تهاجم ! به عراق ، نه در زمان دفاع از ایران، جان خود را از دست داده اند و چنان در بیان ادعای خود دلیل و برهان سرهم کرده بود که ...
اما خوشبختانه ، گذشته این مدعیان آنقدر درخشان است که آدم حیفش می آید آن را بازگو نکند . من نمی دانم چرا به نصایح این بزرگان عمل نمی شود . کشور این همه مهندس و دکتر و روشنفکر داشته باشد و باز کاسه گدایی را به سمت این خارجی ها دراز کند .این بندگان خدا همیشه با دقت و روشن بینی ، حوادث را می سنجیدند و بعد راهکارهایی را ارائه می کردند اما دریغ از یک بار گوش کردن به این حرفها ...
در سال 66 ، همزمان با بسیج همگانی و جهاد مالی اعلام شده توسط شورای عالی پشتیبانی جنگ ، نهضت آزادی طی بیانیه ای با عنوان« فریادی در گلو » مخالفت خود را با این اقدام اعلام نمود . در همان روزهایی که این بیانیه پخش شد ، مرحوم صابری فومنی « گل آقا » در ستون طنز روزنامه اطلاعات تحت عنوان « دو کلمه حرف حساب » مطلبی پیرامون اطلاعیه نهضت آزادی نوشت که مطالعه آن خالی از لطف نیست :
« فریادی در گلو !
نامه وارده :
حضرت برادر گل آقا !
نهضت آزادی اخیراً اطلاعیه ای با عنوان فریادی در گلو ! در باره حضور در جبهه و مشارکت در جهاد مالی منتشر کرد که جا داشت تمامش با آب طلا در همین ستون چاپ می شد ، ولی چون بنای کار جنابعالی بر ایجاز و اختصار می باشد ، لذا از باب تغییر ذائقه خلاصه آنرا به استحضار می رساند :
« علی ( ع ) نه تنها به مردم تکلیف نمی کرد بلکه نامه به مردم کوفه می نویسد و با انتقاد از بی تفاوتی و سکوت آنها در قبال جریانات ، به اتخاذ موضعی در حمایت یا مخالفت با خویش فرا می خواند . وقتی که مردم حاظر نمی شدند در بسیج عمومی شرکت نمایند شکوه نزد خدا می برد . اما متولیان ما ! مردم را به رفتن به جبهه و تکلیف به پرداخت هزینه های آن موظف کرده اند ، ما نیز به حسب وظیفه اسلامی و انسانی خویش ، در آن ( جبهه و جهاد مالی ) مشارکتی نمی کنیم ... » !!
همانطور که ملاحظه فرمودی ، نهضت نه فقط قبلاً و فعلاً در دفاع از میهن اسلامی هیچ مشارکتی – اعم از جانی ، مالی ، قلمی ، قدمی و غیره – نکرده و نمی کند بلکه با این اطلاعیه معلوم شد منبعد و در آینده هم بر حسب « وظیفه اسلامی ! و انسانی ! » خویش هیچ نوع مشارکتی نخواهد کرد . و بنده هم شخصا شهادت می دهم در دورانی که قشر محروم و مستضعف در راه دفاع از وطن ، شهید و مجروح و معلول و مفقود و اسیر می شدند ، خوشبختانه حتی یک قطره خون هم از دماغ هیچ یک از اعضای نهضت نیامد ! هر کس غیر از این بگوید تهمت و افترا و بهتان است !
خلاصه ، شما که گل آقا هستی ، مواظب باش یک وقتی زبانم لال یک عده آدم مغرض ، یک وصله دفاع از وطن به نهضت نچسبانند ! ارادتمند : « ممصادق »
جناب آقای برادر ممصادق
بر روی چشم ! بنده مواظب هستم . شما هم مواظب باش ! ولی بی انصاف نباش . من خودم شاهدم که هر وقت تمام مردم ایران یک صدا فریاد کشیدند ، اینها هم فریاد زدند . منتهای مراتب ، مردم در برابر ابرقدرتها فریاد زدند ، نهضتی ها در گلو !
جنابعالی این فریاد و باد گلوی نهضت را دست کم نگیر انصاف هم خوب چیزی است ! « گل آقا » »
تا یادم نرفته بگویم ، این گونه مواضع نهضتی ها ، در تمام طول جنگ ادامه داشت . از مادر عروس بشنوید که ، حتی هنگامی که عراقی ها ، جنگ را به تهران کشانده بودند و با موشک باران شهرها سعی داشتند شکستهایشان را در میادین نبرد جبران کنند ، دبیر کل نهضت آزادی- مهندس بازرگان - نامه ای به دبیر کل سازمان ملل نوشت و دو طرف را محکوم کرد !