فیلم قیصر را دیدهاید یا نه ؟
کیمیایی در زمانهای که هیپی ها پایتخت را به کوچهها و خیابانهای ما را به اشغال خود در آورده بودند و در دورانی که سینمای ایران با ساختن فیلمهای آبگوشتی ، بیغیرتی را ترویج می کرد، قیصر را ساخت تا دوباره به وجدانهای خمار و خفته جوانان آن روز غیرت را گوشزد کند .ماجرای فیلم از جایی شروع میشود که قیصر به فکر انتقام از نامردانی است که خواهر او را مورد هتک حرمت قرار دادهاند . قیصر که میبیند رگ غیرت هیچکس و حتی قانون هم نمیزند دست به کار میشود و یکی یکی عاملان جنایت را درو میکند. اما در نهایت خود نیز جانش را در این راه از دست میدهد ... اما با مرگ قیصر، کیمیایی به هدف خود رسید و جوانان آن روزگار که عشقشان هیپی گری بود، کفش قیصری به پا کردند و ادای قیصر را درآوردند...
چرا یاد قیصر افتادم... دیروز با چشمان خود در اتوبان تهران قزوین شاهد ماجرایی بودم که حسابی اعصابم را بهم ریخت. روز روشن کنار اتوبان خواهر و برادری مشغول چانه زدن با راننده هایی بودند که کنار آنها ترمز زده بودند. راننده ماشین ما هم کاملاً آن دو را می شناخت واز آنها برایم گفت . من هنوز متوجه ماجرا نشده بودم تا اینکه راننده از گیجی من خندهاش گرفت و گفت بابا جان، این دختر از این راه کاسبی میکند!؟ و برادرش هم نقش محافظ او را بازی میکند... و اینجا بود که من تازه فهمیدم ماجرا از چه قرار است !
من که حسابی دیوانه شده بودم
اصلاً نمی توانستم باور کنم برادری کنار خواهر ... به نظر شما کدامیک مقصرند ؟ برادر ، خواهر ، هردو ، هیچکدام یا شاید هم مسئله بالاتر از این حرفهاست ...
لعنت بر هر چی بی غیرت
لعنت بر هر کی بی غیرتی را ترویج میکند
لعنت بر کسی که میبیند و میداند و خم به ابرو نمیآورد
لعنت بر کسانی که قیصر و قیصر ها رو کشتند
آخ قیصر کجایی که خواهرت رو بردند !