سفارش تبلیغ
صبا ویژن

برای آدمی زشت است که عملش از دانشش کمتر باشد و کردارش به گفتارش نرسد . [امام علی علیه السلام]
سه شنبه 85 بهمن 3 , ساعت 7:49 عصر

سالهاست که بر تارک منبرهای مذهبی و دعای کمیل شب‌های جمعه، نام شیخ حسین انصاریان نقش بسته است. و چه بسیار بزرگان و مداحان سنتی و پرشور و نوایی، که خود را بزرگ شده در پای منبرهای این عالم ربانی ذکر کرده‌اند. به همین خاطر و با توجه به نزدیکی ماه محرم و اوج‌گیری شور و عزای امام حسین (ع)، مصاحبه‌ای با این واعظ مشهور ترتیب داده‌ایم تا به تعدادی از سوالات و مسائل مربوط به تبلیغ صحیح دینی پاسخگو باشند.

بازتاب: به عنوان اولین سؤال، بفرمایید که مقوله ابلاغ و تبلیغ از نگاه اسلام چه جایگاهی را داراست؟ یعنی آیا اصولا دید اسلام به عنوان کامل‌ترین دین، به بحث انتشار و گسترش مفاهیم و موضوعات از راه‌های خاص، رویکرد و نظر مثبتی است یا خیر؟

انصاریان: کلمه تبلیغ، بلاغ، ابلاغ و همه مشتقاتش که کرارا در قرآن و روایات و دعاها و زیارت‌ها ذکر شده به معنای رساندن است. رساندن به مردم. چه چیز را باید به مردم رساند؟ وحی‌ای که به صورت کتاب‌های آسمانی به خصوص قرآن که وحی شده به پیامبر ما. پیامبر اکرم بنا نبوده که وحی را بگیرد و آنها را در خود حبس کند. پس وحی برای این بوده که عقاید سالم و اعمال صالح و اخلاق حسنه را بیان ‌کند. مسائل خانواده را، ضررها و زیان‌هایی که در مسیر زندگی مردم است را بیان کند. فقط فرمود ابلاغ کنید و فرمان او را در حالی که در کنار ابلاغتان استقامت و صبر می کنید، به مردم برسانید. چون معلوم بود انبیا وقتی می‌خواهند دین را به مردم ابلاغ کنند، چون دین با عقاید انحرافی مبارزه می‌کند، با اخلاق و اعمال انحرافی مبارزه می‌کند، طبیعتا درگیری با انبیا پیش می‌آید. با توجه به این‌که خدا برایش معلوم بوده، درگیری پیش می‌آید تا بالاخره مردم قبول کنند، فلذا به پیغمبر در قرآن می‌گوید: «واستقم کما امرت و اصبر کما صبر اولوالعزم من قبلک».

 این استقامت برای چیست؟ در ابلاغ دین، صبر در ابلاغ دین. پس جایگاه ابلاغ، در دین خدا مهم‌ترین جایگاه است. چرا که سلامت، سعادت، کرامت و آبادی‌ دنیا و آخرت مردم در این است که پیام به آنها رسانده شود، ابلاغ شود، تبلیغ شود و آنها هم بپذیرند. لذا کسی که ساکت است در تبلیغ، مورد نفرت خداست. روایتی در کتاب شریف «اصول کافی» نقل می‌کند از قول پیغمبر، با سند، که حضرت می‌فرماید «اذا ظهرت البدع فللعالم ان یظهر علمه» در جایی که عالم می‌بیند مردم دچار مسائل انحرافی می‌شوند واجب است که دین خدا را برای آنها ابلاغ کند. اشتباهاتشان را بگوید و اگر سکوت کند، حالا به خاطر این ‌که حوصله ندارد یا ممکن است فکر کند تبلیغ برایش دردسر ایجاد می‌کند. ایشان می‌فرماید؛ چنین عالم ساکتی مورد لعنت خداست. این جایگاه تبلیغ است.

بازتاب: مبلغ، مخاطب و پیامی که باید انتقال داده شود از دیدگان اسلام، چیست و چه شرایطی دارد ؟

انصاریان: یقین بدانید در قرآن و روایات، هر کسی حق تبلیغ ندارد. لذا این آیات امر به معروف، وقتی مورد دقت قرار می‌گیرد، خداوند متعال در بعضی از آیات می‌فرماید، «و منهم» یعنی بعضی از آنها. یعنی کسانی که نشانه های امر به معروف و نهی‌از منکر در آنها هست. از شرایط بسیار مهمی که باید در یک مبلغ باشد، عالم به پیام خدا باشد. بنابراین بی‌سواد و آن‌که آگاه به دین خدا نیست اگرچه اهل لباس باشد از نظر ائمه طاهرین تبلیغ بر او حرام است. این خودش می‌شود یکی از انحراف‌دهندگان و مردم را منحرف‌تر می‌کند. چون راهی را که به مردم نشان می‌دهد راه خدا نیست.



یک شرط مبلغ این است که اسلام‌شناس باشد. اسلام‌شناسی هم به این است که کامل درس خوانده باشد تا جایی که لازم باشد، آیات و روایات را به درستی بفهمد. خیلی‌ها نسبت به قرآن کج‌فهمند و تعابیر غلط خود ایجاد انحراف می‌کنند. بنابراین باید فهمش از قرآن و روایات، فهمی درست و مستقیم باشد.
از شرایط دیگرش این است که مثل انبیای خدا که پرونده قبل از تبلیغشان پاک بوده برای مردم باید در بین مردم معروف به پاکی و درستی و به عمل صالح باشد و در یک کلمه، مبلغ غیر از علم نیاز به تقوا هم دارد. یعنی مخاطبانی که می‌خواهند حرفش را گوش دهند، باید به او ایمان داشته باشد و در یک کلمه مبلغ غیر از علم نیاز به تقوا هم دارد. یعنی مخاطبی که می‌خواهد حرفش را گوش دهد باید به او ایمان داشته باشد. اگر ایمان به مبلغ نداشته باشد، یعنی ایمان به فقه، دین‌شناسی، سلامت نفس و سلامت عمل و اخلاق و امور مالی مبلغ نداشته باشد، وقتی او دارد حرف دین را می‌زند، مخاطب در دل می‌گوید خود این فرد که بر عکس این حرف‌ها عمل می کند.

پیام هم که معلوم است. پیام، قرآن و فرهنگ اهل بیت است. یعنی یک مبلغ چهارچوب تبلیغش باید همانی باشد که پیامبر اکرم به عنوان دو گوهر گران‌بها به ما داده‌اند: «انی تارک فیکم الثقلین، کتاب الله و عترتی، ما ان تمسکتم بهما» نه «ما ان تمسکتم» به مقاله‌های این و آن و فرهنگ‌های دیگر و مسائلی که گاهی از رادیو و تلویزیون و روزنامه‌ها به منبر می‌کشند، که برای مبلغ قطعی بودنش تعیین نیست و نه این، خواب‌های فراوانی که دروغ است و چند سال است در این مملکت باب شده و نه شعرهای بی‌محتوایی که جز شکستن عظمت اهل بیت چیزی نیست، «تمسکتم بهما» یعنی باید قرآن و فرهنگ اهل‌بیت را به مردم معرفی کند.

یعنی اگر سیاست می‌خواهد بگوید، سیاست بنا بر قرآن و اهل بیت را بگوید. اگر مسائل خانوادگی را می‌خواهد بگوید، بنا بر قرآن و اهل بیت بگوید که کامل است. هرچه را می‌خواهد بگوید که راستش و صحیحش را بخواهد بگوید در قرآن و فرهنگ اهل بیت موجود است. هیچ نیازی به گدایی از این طرف و آن طرف ندارد. به قول قدیمی‌ها هر رطب و یابسی را به هم ببافد و به عنوان دین تحویل مردم دهد.

اما مخاطب مبلغ، کل مسلمان‌های جهان هستند. او باید لحاظ کند که به گونه‌ای قرآن و فرهنگ اهل بیت را به مخاطب ابلاغ کند که مخاطب بپذیرد. باید زمان‌شناس و مردم‌شناس باشد و تمام مطالبش را در مرحله اول، روی موج عاطفه و محبت به مردم انتقال دهد. چون عاطفه و محبت خیلی بیشتر از تندی و فریاد و عصبانیت جواب می‌دهد. مخاطب یعنی کل مردم جهان نه فقط مسلمان‌ها، چون قرآن مخاطبش «یا ایها الناس» است. برای همه آدم باید بگوید. بنابراین جوری باید بگوید که همه به تناسب درک و ظرفیت خودشان داروی لازم را از مبلغ بگیرند و ادامه دهند.

بازتاب: پس «یا ایها الذین آمنوا»هایی که در قرآن آمده برای چیست؟

انصاریان: آن یک مقدار محدود به محبت بیشتر است. یعنی مرحله بعد از الناس که جذب اولیه باشد مد نظر است.

بازتاب: مقوله آسیب‌شناسی اشعار مداحان و برخی خواب هایی که توسط وعاظ نقل می شود را مورد اشاره قرار دادید. به نظر شما دلیل رواج اینگونه مسائل، خصوصا در سالیان اخیر چیست؟

انصاریان: مردم دین‌شناس نیستند. اینها هم به این خواب‌ها و شعرها رنگ دین می‌دهند و توده مردم هم روی علاقه‌شان به دین، به عنوان این‌که از زبان مبلغ دین است، قبول می‌کنند و داستان و قصه هم در مردم خوشایندتر است تا مطالب علمی.

بازتاب: توجیه کسانی که در مطالب تبلیغی خود، از داستان و مطالب غیرعلمی استفاده می‌کنند این است که قرآن هم از داستان استفاده کرده و قصه‌های قرآن، علت روی آوردن آنان به این شیوه و استفاده از خواب و داستان است.

انصاریان: داستان‌های قرآن سراسر عبرت و پند است. چراکه حقیقی و واقعی می‌باشند. شرح اتفاقات زندگی خوبان عالم، مثل یوسف و بدان عالم مثل فرعون و نمرود و امثال آن است. با بودن اینها هیچ نیازی نیست که به خواب‌ها و داستان‌های دروغ متوسل شد.اگر کسی بخواهد داستان از قرآن و روایات بگوید، آن‌قدر هست که بگوید و مردم را هم اشباع کند.

بازتاب: شاید یکی از علل روی آوردن مبلغان و دستگاه‌های تبلیغی به داستا‌ن‌ها و مطالب خرافه، خشکی و عدم انعطاف برخی مفاهیم و مسائل دین است. یعنی برای جذابیت بخشیدن به موضوعاتی که در صدد تبلیغ آن هستند از این روش استفاده می‌کنند.

انصاریان: قرآن مجید تبلیغ را به سه بخش تقسیم کرده است:
1ـ «ادعوا الی سبیل ربک بالحکمه» تبلیغ بنا بر دلیل. این منبر که بنا بر حکمت و دلیل باید برگزار شود، باید برای دانشمندان و علما و دانشجویان باشد. معنی آیه یعنی مردم را به راه پروردگارت با دلیل و حکمت فراخوان.
2ـ «و بالموعظه الحسنه» چون با واو عاطفه آورده شده، می‌شود مرحله دوم، یعنی موعظه نیکو. این نوع موعظه مربوط به توده مردم است. یعنی منبر و تبلیغی که دلنشین باشد. چنین تبلیغی با آسان معنا کردن آیات و روایات و داستان‌هایی که در خود قرآن است، تحقق پیدا می‌کند. چراکه این نوع وعظ و تبلیغ مختص توده مردم است.
3ـ «و جادلهم باللتی هی احسن» مرحله سوم منبر و گفت‌وگوهای مجادله‌ای، که این برای دشمنان دین و برای لجبازهاست. که از مطالب خود آنها دلیل و برهان بگیری، حرف و سخن از خودشان بگیری و به خودشان برگردانی. مثل مجادله‌ای که حضرت رضا با پاپ مسیحیان داشتند.

در جلسه مأمون پاپ گفت به حضرت رضا که شما شروع کنید و حضرت رضا جواب دادند شروع از طرف پاپ باشد. که پاپ سؤال کرد، نظرتان راجع به عیسی چیست؟ امام هشتم فرمودند: عیسی همه چیزش کامل بود و من همه آنها را قبول دارم. فقط دو عیب داشت، اول این‌که نماز نمی‌خواند، دوم این‌که روزه‌اش را می‌خورد. پاپ مسیحیان خیلی عصبانی شد و گفت که چطور به شما می‌گویند عالم، در حالی که از مسیح خبر نداری. اگر اهل نمازی بخواهیم پیدا کنیم و در رده اول باشد، همانا حضرت مسیح است. اگر اهل روزه و بالاترین آن را بخواهیم بگوییم، همانا مسیح است. چگونه شما می‌گوید که حضرت مسیح نماز نمی‌خواند و روزه نمی‌گرفت؟
حضرت رضا فرمود: به خاطر اعتقادات خود شما. شما که او را خدا می‌دانید. او اگر خداست دیگر برای چه کسی نماز بخواند و روزه بگیرد؟ اینجا آن پاپ مبهوت شد. این را می‌گویند منبر مجادله‌ای که از فرهنگ ماتریالیست، فرهنگ کمونیست، حرف بگیری، و بعد به خودشان برگردانی.

بازتاب: در لابه‌لای سخنانتان به وعاظ و مبلغانی اشاره کردید که خودتان هم آنها را درک کرده‌اید و آنان را نمونه خوبی برای تبلیغ دینی به شمار آوردید. چه ویژگی‌ها و خصایصی در آنها وجود داشت، که موجب ایجاد چنین دیدگاهی در شما شده است؟

انصاریان: آنهایی که من دیده بودم، اولا در بین مردم رفتار و کردار و اعمال و شکل زندگی و خانه و اثاث منزلشان نشان می‌داد که آنها اهل تقوا هستند. و با جریانات و حوادث هم عوض نشدند. دوما در بین مردم فوق‌العاده محبوب بودند و مردم به آنان ایمان داشتند. سوم این‌که وقتی بر منبر تبلیغ دین تکیه می‌زدند، پیش از مستمع، خودشان تحت تأثیر قرار می‌گرفتند. به صورتی که وقتی من بچه بودم و پای منبر بعضی از آنها می‌رفتم، اشک‌های آنها بیش از همه بر لباس‌هایشان می‌غلطید و آن را خیس می‌کرد. خوب شما در نظر بگیرید، وقتی مردم این سخنان و این‌گونه تأثیر بر خود واعظ را با ایمانی که به او دارند، می‌بینند، چطور قبول نکنند؟ این‌گونه افراد عجیب در مردم تأثیر داشتند و من آنهایی را که تربیت‌شده آن منبرها و مربی‌ها بودند را الان کم می‌بینم. الان منبر زیاد داریم ولی منبر مربی و تربیت‌کننده کم داریم. قبلا منبر کم داشتیم ولی همان تعداد کم، انسان‌ساز و مربی بودند.

بازتاب: آیا به نظر شما این‌که در سالیان اخیر مبلغ واقعی تربیت نشده، ناشی از ضعف سیستم تربیتی و آموزشی تربیت مبلغان نیست. به عنوان مثال، حوزه علمیه در چند دهه اخیر، نتوانسته با وجود نظام‌مند شدن، به مانند گذشته انسان‌های عالم، عامل و آگاه برای تبلیغ صحیح اسلام تربیت کند؟

انصاریان: در این سی ساله اخیر ما کمتر مثل گذشتگان مبلغ‌پروری داشتیم. نمی‌شود آن را گردن حوزه انداخت که حوزه نتوانسته مبلغ به درون جامعه بفرستد.

بازتاب: این‌که سیستم مسبب چنین نقصی شده است را از این رو گفتم که در حال حاضر، تنها مرجع و مرکز تربیت مبلغ، حوزه و نهادهای وابسته به آن هستند. مسلما اگر روش‌های جدید و در عین حال،‌پایبند به مبانی گذشته از سوی این دستگاه اعمال شود، یقینا وضع بهتر خواهد شد.

انصاریان: ما هم‌اکنون بسیاری اشخاص را داریم، که به خوبی درس خوانده و دانشمند هستند اما به خاطر این‌که تقوا را به خوبی رعایت نکرده و اهل عمل نیستند. و به قول امام، زی‌طلبگی‌شان را رعایت نکرده‌اند، در مردم اثر نمی‌کنند. پس همه‌اش ضعف سیستم و نظام حوزه نیست، کم‌کاری و بی‌توجهی خود افراد، به خودسازی و پالایش درون هم یکی دیگر از عوامل این موضوع است.

بازتاب: آیا به نظر شما اشخاص عالم و عامل که از هر جهت مجهز به ابزارهای لازم برای تبلیغ صحیح ولی سنتی هستند، اینکه خود را با وسایل و تکنولوژی‌های روز همراه نکرده و حتی در بسیاری مواقع، نیازهای مردم را نمی‌شناسند تا بر آن تأکید کنند، یکی از دلایل مهم عدم گیرایی تبلیغ دینی در جامعه و رغبت نشان ندادن بسیاری از مردم به آن نیست؟

انصاریان: در تبلیغ دین، ما یک منبر طبیعی سنتی داریم که آن، نیاز به ابزارهایی که می‌گویید، ندارد. اما اصل تبلیغ، این ابزارهای لازم را برای رساندن پیام دین به نسل امروز، لازم دارد. در این زمینه، فعالیت‌های بسیاری در حال انجام است که نباید در حق آنها و زحمات حوزه علمیه قم،‌ بی‌انصافی کرد. الان حوزه علمیه قم، با تمام جهان صحبت می‌کند.
خود من در یک گوشه قم مؤسسه‌ای دارم که سایت این مؤسسه با چهارده زبان با تمام دنیا صحبت می‌کند. با این‌که این مؤسسه عمر زیادی هم نداشته، اما در همین سه یا چهار ساله، شصت هزار سؤال از شبهات مختلف موجود درباره دین را به تمام جهان پاسخ داده است. تعدادی هم با این سؤال‌ها شیعه شده‌اند. حتی افرادی که در مقام استاد دانشگاهی هم بوده‌اند.
الان چون مخاطب همه جهان است، مسلما باید به آن ابزارها مسلط شد. امام صادق(ع) در روایتی که از فرمایشات معجزه‌آمیز ایشان است، می‌فرماید: «دین را از همان راهی تبلیغ کنید که دشمن از همان راه فرهنگ خود را تبلیغ می‌کند».

بازتاب: پس چرا با وجود این فعالیت‌هایی که شما ذکر کردید، در محیط‌هایی که نسل امروزی بیشتر در آنها حضور دارند، مانند دانشگاه‌ها، اقبال و توجه چندانی به شیوه‌های کنونی تبلیغ و اشاعه فرهنگ دینی نمی‌بینیم؟

انصاریان: علتش را در زمان و حوادث زمان باید ببینید. ماهواره‌ها، سایت‌ها و مجلاتی که از خارج می‌آید و فرهنگی که بر مردم دنیا حاکم است، که همان فرهنگ شهوت است. چون جاذبه ظاهری دارد. جاذبه‌اش 90 درصد است و دین و تبلیغ محصولات معنوی، 10 درصد. این 10 درصد می‌خواهد با آن 90 درصد بجنگد و در این جنگ هم طبیعتا 90 درصد مشتری بیشتری دارد.

بازتاب: صحبت بر سر جوان‌ها و اشخاصی که از مسائل مذهبی و دینی رویگردانند، نیست. منظور قشری هستند که ته‌‌مایه‌های مذهبی و علقه‌های اولیه دینی دارند و رغبت و تمایلی هم برای حضور در این‌گونه مجالس دارند، اما مشکل اینجاست که به عنوان مثال در شب‌های محرم و عاشورا به جای نشستن در پای منبر یک روحانی و منبری سنتی، پای سخنان برخی افراد که بعضا دانشگاهی هم هستند، می نشینند و آنها در نهایت ثابت می‌کند، قیام امام حسین،‌برای دنیا و اهداف مادی بوده است.

انصاریان: دلیل این موضوع، همان نکته‌ای است که در اول صحبت‌هایم به آن اشاره کردم. غیرصالح که داخل مسائل تبلیغ بشود، همین می‌شود. البته در این چند دهه اخیر خصوصا در پس از انقلاب، آنقدر علیه روحانیت و دستگاه‌های دینی تبلیغ شده که کم‌کم در باور برخی از مردم تأثیر گذاشته و سبب شده تا منبرهای این طرف، خلوت‌تر از منبرها و تریبون‌های به اصطلاح تبلیغ دینی آن طرف ماجرا شود.

بازتاب: نگرش مردم به روحانیت و علمای دین به عنوان منسوبان به دین الهی، مانند نگاه به یک صفحه کاملا سفید است. آیا این عملکرد برخی مبلغان و حرف‌های به دور از عمل آنها نیست که موجب این رویگردانی شده است؟ مردم می‌بینند یک روحانی که خود دعوت به دوری از زواید دنیوی و به حاشیه راندن شهوات حیوانی می کند، خود در برخی امور وارد می‌شود یا از مواردی ناصحیح و خلاف سخنانش از او سر می‌زند.

انصاریان: بله. ‌عمده دلیل این‌گونه رویگردانی مردم، به خاطر صلاحیت نداشتن برخی از وعاظ و مبلغان دینی، به وجود آمده است.

بازتاب: با توجه به این نابسامانی‌ها در مقوله تبلیغ دینی، شما چه راهکار و پیشنهادی را برای رفع این معضل پیشنهاد می کنید. با توجه به این‌که در حال حاضر، نهادهای موازی زیادی هستند که هر یک به نوعی در مسیر تبلیغات اسلامی کار می‌کنند. سازمان تبلیغات اسلامی، دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم و شورای هماهنگی تبلیغات و بسیاری دیگر از ارگان‌ها. با توجه به این‌که این سازمان‌ها، بودجه‌های هم کلانی در اختیار دارند، که اختصاص به تبلیغ و اشاعه فرهنگ دینی دهند.

انصاریان: ببینید، قم یا نهادهایی که در کار تبلیغ هستند، باید نوعی وحدت رویه را پیگیری کنند و با اطلاع هم، در طول سال از مبلغان به دردبخور، واجد شرایط و قابل قبول، دعوت کنند و افراد صاحب‌نظر و باتجربه و آگاهی در تبلیغ را هم جمع کنند تا تجربیات خود را به این مبلغان انتقال دهند. این راه به نظر من بسیار مؤثر است. از سوی دیگر، باید جلوی افراد غیرصالح را بگیرند تا از تریبون سوءاستفاده نکنند و مردم را به گمراهی و انحراف نکشاند. یعنی نگذارند دزد لباس روحانیت یا بی‌لباس دزد، وارد این جایگاه که جایگاه انبیا و ائمه طاهرین است، بشود.

بازتاب: در بسیاری منابر و تریبون‌های تبلیغ دینی، مشاهده می‌شود که در برابر درخواست‌هایی که در زمینه تغییر رویه و تطبیق علوم و معارف اهل بیت با مسائل روز می‌شود، ذکر می‌کنند که قدما و مثلا شیخ انصاری و شیخ طوسی و... این حرف‌ها را گفته و چنین عمل کرده‌اند. چگونه از من انتظار دارید که تغییر منش و روش دهم؟ این مشکل درک درست نیاز مخاطبان، از سوی مبلغان را، چگونه باید حل کرد؟

انصاریان: باید تجربه‌داران منبر که مقبول مردم هستند و جمعیت هم خوب دور منبرشان جمع می‌شود، زمان‌شناسی و مخاطب‌شناسی را انتقال دهند و بگویند امروز با توجه به باز بودن درهای همه کشورها به روی یکدیگر، نیاز مردم به چه نوع تبلیغ است. کیفیت تبلیغ را باید عوض کرد.

بازتاب: وقتی که در مراکز پرورش مبلغ و ارگان‌های مسئول تبلیغ، محتوا، تغییر نمی‌کند و هم چنان، به منوال‌های گذشته عمل می کنند، چگونه چنین چیزی امکان‌پذیر است؟ مثلا شخص مبلغ که از زبان‌های بیگانه غافل است و در علوم کامپیوتر و جامعه‌شناسی و مدیریت، سررشته‌ای ندارد، با توجه به جریان این علوم در جامعه، طبیعتا نمی‌تواند مردم را ارضا و اقناع کند.

انصاریان: یک زمانی در حوزه‌های ما، شاید تا قرن دهم و یازدهم، همه علوم متداول زمان را درس می‌دادند. یعنی اطبای درجه یک قدیم، مثل زکریای رازی و شیخ‌الرئیس، اینها طلبه‌های حوزه‌های علوم اسلامی بودند. حتی در حوزه‌ها علوم ریاضی به طور کامل تردیس می‌شد.
حتی یکی از مراجع نجف، به نام آقاسیدابوتراب خوانساری که علامه امینی هم از شاگردانش بوده، سؤال‌های پیچیده ریاضی از اروپا می‌آمده پیش ایشان در نجف و ایشان آنها را جواب می‌داده است.
ولی الان متأسفانه، که خود من هم در این زمینه خیلی ناراحتم، اغلب درس‌های حوزه‌ها مقید به فقه و اصول شده و طلبه‌ها با نیازهای فکری و علمی مردم و علوم روز، آشنا نمی‌شوند.

بازتاب: با توجه به نزدیک شدن ماه محرم و صفر، ارزیابی شما از شیوه‌های امروزی عزاداری برای حضرت سیدالشهدا(ع) چگونه است؟ یعنی آیا این وضعیت را که عملا محور عزاداری‌ها را از وسایل معرفت‌شناختی و از دستان اهالی علم خارج و به دست مداحان سپرده است، درست می‌دانید؟ برای رفع این آشفتگی‌ها باید چه کرد؟

انصاریان: مراجع تقلید که در این زمینه از دو، سه سال قبا، مرتب هشدار می‌دهند. ولی من از بیست سال قبل هشدارهایم را شروع کردم. در این راه هم، خیلی رنج و آسیب دیدم.
اینها تازه و در حد چند سال است که شروع کرده‌اند، ولی عیب کار این است که اینها نیروی اجرایی ندارند. باید مراجع و نهادهایی که مرتبط با تبلیغند، یک نیروی اجرایی درست کنند تا با مسئله را محدود به این کنند، که به هر کسی که مجوز داده می‌شود، شایسته دعوت و مجاز به تبلیغ در مجالس اقامه عزا و تبلیغ دین باشد و آنهایی که متقابلا تأیید نمی‌شوند، دعوت نشوند تا شاید خط دروغگوها و عوامل انحراف کور شود.

بازتاب: به نظر شما آیا این اقدام، موجب پدید آمدن محیط بسته مذهبی نمی‌شود؟ یعنی ممکن است که شخصی که در رأس فلان دستگاه مرتبط با تبلیغ است، از کسی خوشش بیاید و یا بالعکس، و همین حب و بغض را در کارها و تأییداتش دخیل کند؟

انصاریان: چنین نمی‌شود. مگر ارتش، نیروی هوایی یا سپاه اجازه می‌دهند کسی لباسش را بپوشد؟ این وظیفه ارگان های مربوط است که از خوزه وظایف تعریف شده خود دفاع کنند.

بازتاب: آنها وابسته به حکومت و به اصطلاح نظامی هستند و با امورات مذهبی و معنوی، که همه‌گیر و صددرصد شخصی و مردمی هستند، فرق می‌کند.
انصاریان: این کار، به هیچ وجه دیکتاتوری مذهبی نیست. این حفظ شأن است. حفظ شأن این‌گونه مجالس و حفظ شأن شخص و حفظ شأن دین است.

بازتاب: یعنی شما معتقدید مانند مأموران نظامی، دستگاه‌های مربوطه هم در این کار مأمور اجرایی، برای اعمال مقررات و نظارت بر خارج نشدن از محدوده صحیح قرار دهند؟

انصاریان: بله، تا از این حالت لجام‌گسیختگی، بیرون بیاورند. اینها را بخواهند و با یک شرایطی آنها را بسنجند. اگر واجد آن شرایط نبودند، باید ممنوعشان کنند از این‌که تریبون دین را در اختیار بگیرند و عامل انحراف شوند.

بازتاب: در چند موردی که به برخی از وعاظ و خصوصا مداحان تذکر داده شده بود تا از نقل مطالب ضعیف و بی پایه و یا خواندن اشعار و مقاتل موهن و خلاف شان اهل بیت خودداری کنند، آنها با انتقال این تذکرها به مردم، طوری وانمود کرده بودند که گویی قصد دارند جلوی عزاداری و سوگواری برای اهل بیت و خصوصا امام حسین(ع) را بگیرند و این اثرات بدی بر روی شنوندگان می‌گذارد.

انصاریان: خب این عوارض دفاع از حقیقت دین و اصل عزاداری و بزرگداشتی که مرضی اهل بیت است را باید پذیرفت و جاهای خالی انعکاس فرهنگ صحیح اهل بیت و روش درست عزاداری را با انتخاب و معرفی افراد دانا و باتقوا به مردم پر کرد.

بازتاب: در پایان به نظر شما با توجه به روایات وارده در این باب، چگونه باید برای سیدالشهدا عزاداری کرد؟ آیا این شیوه عزاداری‌هایی که هم‌اکنون انجام می‌شود، درست است؟

انصاریان: البته این عزاداری‌هایی که به خصوص شب، در تهران انجام می‌شود و نمی‌دانم در شهرهای دیگر هم وجود دارد یا نه؟ که فقط علم و کتل و دهل و سنج و آلات موسیقی و زنجیرزنی است، این عزاداری علمی و مستند نیست. این عزاداری شعاری و عاطفی است و این‌گونه سوگواری کاری برای دین صورت نمی‌دهد.
اینها باید اول بنشینند دین را بفهمند. از هدفی که امام حسین(ع) برای آن شهید شده آگاهی پیدا کنند، بعد بیایند در خیابان و عزاداری کنند. آن هم نه تا دیر وقت. چون خود مزاحمت برای بیمارستان‌ها، آنها که خوابند و یا ضعف اعصاب دارند، حرام است. یعنی مستحبی است که به حرام کشیده می‌شود.

کسانی که جلسات عزا اقامه می‌کنند، اول یک مسئله‌گو استخدام کنند برای جوان‌ها مسائل شرعی بگوید و بعد یک روحانی دعوت کنند که لازم نیست یک ساعت منبر برود، نیم ساعت دین برای اینها بگوید و بعد مردم بروند بیرون عزاداری کنند. ولی ساعت 9 شب دیگر تمامش کنند و مزاحم مردم نشوند. چرا در روزها بیرون نمی‌آیند و عزاداری نمی‌کنند؟



آهستان....... تعطیل نمی‏شود!
[عناوین آرشیوشده]