یکی از دوستانم به من اعتراض می کرد که چرا مطالب وبلاگت گاهی جدی می شود و گاهی به شوخی و طنز نزدیک می شود. البته منظورش نوشته « نماینده مریخ » بود . راستش را بخواهید خودم هم نمی دانم چرا ؟ هر وقت می خواهم یک کمی جدی شوم و درست و حسابی بنویسم نمی شود . امان از دست این مریخی ها که هر چی می کشیم از دست آنهاست !!
خودم هم قبول دارم که نباید زیاد به آنها گیربدهم . چون آنها با ما خیلی فرق دارند !! فاصله ما با آنها هم خیلی زیاد است . فاصله از هر نظر . فاصله طبقاطی تنها یک نوعش است . البته تقصیر من هم نیست . بنده دوستی دارم که در مریخ زندگی می کند و بنده خدا چون خیلی احساس تنهایی و غربت می کند ، مرتب با من تماس می گیرد و اخبار مهم و جالب آنجا را به من می رساند !! مثلا همین دیروز به من گفت که در یکی از ادارات مریخ ، قرار است که بین کارمندان آن ، تعدادی گوسفند زنده تقسیم کنند ! البته رفیقم می گفت که قرار است به رییس و معاونش هر کدام یک گوسفند و به بقیه کارکنان آن اداره به طور مشترک 4 رأس گوسفند تعلق گیرد یکبار فکر نکنید که کارمندان آن اداره 4 نفرند ، رفیقم می گفت تعدادشان 20 نفر است !!
راستش را بخواهید چون من تحمل شنیدن این حرفها را ندارم شروع کردم سر رفیقم داد و بیداد کردن و گفتم مرد حسابی تو که می دانی من با بی عدالتی و اینجور حرفها میانه ای ندارم چرا اوقات منو خراب می کنی ؟ رفیقم با خونسردی جواب داد : « بابا زیاد شلوغش نکن . من خودم از رییس اداره درباره آن پرسیده ام و او در جواب من گفت ، کدام بی عدالتی ؟ این عقیده کمونیستها ست که همه باید مثل هم بخورند ، اینجا مریخ است و ما هم مریخی فکر می کنیم.» !!!
دوستان عزیز ، شما هم اگر اخباری از مریخ دارید ، برای من بفرستید !!