تصویربرداری جاسوسی ایران از ناو آمریکایی
بخشی از فیلم های ضبط شده از روی ناوهای امریکایی مستقر در خلیج فارس احتمالاً از سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش خواهد شد . به گزارش خبرنگار الف، |
|
فرماندهان نظامی در حال حاضر مشغول بررسی و تصمیم گیری درباره نمایش عمومی بخشی از فیلم های ضبط شده از روی ناوهای امریکایی در خلیج فارس هستند .
برخی معتقدند انتشار قسمت های قابل پخش این فیلم ها باعث افزایش اعتماد به نفس ملی و احتیاط بیش از پیش شیخ نشین ها نسبت به نزدیکی با امریکا خواهد شد و این کار می تواند در ادامه سیاست بازدارندگی دفاعی ایران باشد و نیروهای امریکایی را به وحشت اندازد .
گروه دیگری از فرماندهان نظامی نیز معتقدند این فیلم ها نباید نشان داده شود چرا که ممکن است باعث نگرانی مردم و بازشناسی نقاط ضعف نیروهای امریکایی در خلیج فارس باشد .
فیلم های مذکور توسط پرندها و واحد های زیر آبی جاسوسی کشورمان ضبط شده است .
عکس تزئینی است
«عبدالباسط» نامی است که برای هر مسلمان در سراسر جهان و بخصوص برای هر ایرانی، آشنا و پرآوازه است. نام عبدالباسط چنان با قرآن عجین شده که هرگاه یادی از او میشود ناخودآگاه صوت زیبا و ترنم دلنشین آیههای نور به ذهن تداعی میکند. صدای عبدالباسط حقیقتا زینت قرآن است که بر طبق حدیث مشهور هر چیزی زینتی دارد و زینت قرآن صدای زیباست. صوت سحرانگیز عبدالباسط موهبتی آسمانی بوده که خداوند به این بنده صالح خود ارزانی داشته، و همین امر او را از سایر قاریان متمایز کرده است. طراوت، زنده بودن، زیبایی، گرمی و برخورداری از حس و حال معنوی از ویژگیهای صوت این استاد بزرگ است.
شنیدن نغمه دلاویز و سرمست کننده او چنان میکرد که صدها نفر از مسیحیان و پیروان سایر ادیان را به اسلام کشاند و خیلیها را هم با قرآن آشتی داد.
تلاوتهای ماندگار استاد هر یک چراغ پرفروغی است که تلألؤ آن دلهای زنگار گرفته و غفلت زده را طراوتی دوباره میبخشد و در میان آنها، تلاوت سوره حشر او الحق که میراثی جاودانه گشته است.
اگرچه قاریان مشهور دیگر قرآن، کم و بیش از صدای دلنشین و جذابی برخوردارند و محبوبیتی فراوان در میان مسلمانان به دست آورده اند اما به جرأت و بی هیچ اغراقی میتوان ادعا کرد که عبدالباسط سرآمد همه قاریانی است که تاکنون با صدای خوش به تلاوت پرداخته اند. حال با این عظمت و محبوبیت وقتی بشنوی که فرزند این نابغه بی نظیر برای اولین بار قدم به خاک ایران گذاشته است طبیعتا اشتیاق وصف ناپذیری به انسان دست میدهد که او را از نزدیک ببیند و درباره پدر از او سؤال کند. همین شور و شوق ما را نیز واداشت که به دیدار او برویم و طی گفت وگویی مفصل پاسخ خیلی از سؤالات خود را از او بگیریم. برای این کار لازم بود با دست اندرکاران میزبانی ایشان - که برادران معاونت اجتماعی ناجا بودند- هماهنگی میکردیم که از یک هفته قبل، ارتباط و هماهنگی با آنان برقرار شد. اما گویا دوستان میزبان «یاسر عبدالباسط» چنان مشتاق بودند برای او برنامههای متعدد تلاوت قرآن در شهرها و حسینیههای کوچک و بزرگ تدارک ببینند که از اهمیت و ارزش مصاحبه یک روزنامه کثیرالانتشار و معتبر با ایشان غافل شدند. آخر الامر سهمی که برای مصاحبه با فرزند استاد عبدالباسط به کیهان اختصاص داده شد ساعات پایانی آخرین شب حضور ایشان در ایران بود که طبعا با خستگی فراوان استاد همراه بود؛ آن هم به مدت نیم ساعت و در سالن عمومی هتل و به هنگام صرف چای. هر چند این نوع برخورد موجب ناخرسندی خبرنگار و عکاس روزنامه شد. و امکان طرح بسیاری از سؤالات را از ما سلب کرد اما در آن مدت اندک و با وجود خستگی بسیار استاد- که ناشی از سفرهای متعدد و انتقال مستمر او از این محفل به آن محفل بود ـ بحمدالله توانستیم تا حدودی حضور ایشان در ایران را مغتنم شمرده و به برخی از سؤالات خود پاسخهای تلگرافی از ایشان دریافت کنیم ـ با این دلخوشی که در صورت تکرار چنین فرصتی درآینده، بتوانیم با وسعت وقت و فراغت بیشتر از فرزند استاد عبدالباسط بهرههای بیشتر ببریم.
¤ وقتی در برابر فرزند نابغه تلاوت قرآن یعنی استاد عبدالباسط بنشینی نخستین چیزی که به ذهنت خطور میکند این است که فرزند درباره پدر صحبت کند و پیرامون عوامل موفقیت و راز و رمزماندگاری او داد سخن دهد و روح تشنه ما را سیراب نماید: ادامه مطلب...
ظهور ایران به عنوان یک قدرت منطقهای یکی از محورهای اصلی نگرانی آمریکا و متحدانش بوده است، ولی آیا آمریکا به خوبی این کشور را درک کرده و آیا از تمایلات استراتژیک آن آگاه است؟ مهمان امروز ما، یکی از روحانیون ایرانی است که درباره آینده ایران با ما سخن میگوید.
بی.بی.سی: آیتالله دکتر هادوی تهرانی به Hard talk خوش آمدید.
هادوی: ممنونم.
بی.بی.سی: شما میگویید که خواستار گسترش گفتوگوی مذهبی با غرب هستید، اما این امر با توجه به ماهیت دولت تهران، کار آسانی نیست.
هادوی: من اینگونه فکر نمیکنم. به نظر من این کار سختی نیست، چراکه ما راههای زیادی را برای آغاز گفتوگوی صادقانه بین مذاهب و رهبران دنیا و نیز تجربه خوبی در رابطه با کشورها و مذاهب گوناگون در سراسر جهان داریم.
بی.بی.سی: من مطمئنم که شما هم با من درباره اینکه آمدن آقای احمدینژاد، رسیدن به این هدف را کمی سخت کرد، موافقید. به ویژه با بعضی اظهارنظرهایش در سال گذشته؟
هادوی: احتمالا این به تفسیر و برداشت شما از گفتهها یا اعمال ایشان برمیگردد.
بی.بی.سی: نه من جدی میگویم. مفهوم سخنان او کاملا روشن بود. ایشان در 9 دسامبر 2005 گفتند که هولوکاست یک افسانه است، یک افسانه.
هادوی: من فکر میکنم که این دیدگاه و مسئلهای علمی است و گاه هم یک دیدگاه سیاسی، اما این به آن معنی نیست که راهی برای گفتوگو وجود ندارد. من گمان میکنم که این باز شدن دری برای... .
بی.بی.سی: ولی به نظر من بسته شدن درهای گفتوگوست؟
باز هم از « همشهری جوان » و اینبار درباره مسلمان شدن کاکا بازیکن بزرگ دنیای فوتبال
خبر اسلام آوردن کاکا را روزنامه عربستانی « الریاضه » روز 13 اکتبر اعلام کرد . متن خبر این بود که کاکا در سفری که به کویت داشته اسلام خودش را علنی کرده است.
ابراهیم ردیعان ، خبرنگار این روزنامه ، کاکا را در حالی که توی یک کتابفروشی در کویت داشته چند جلد کتاب در مورد اسلام می خریده ، دیده و کنجکاو شده . از کاکا در مورد تمایلش به دین اسلام سوال کرده و ستاره برزیلی تعریف کرده که یک دوست کویتی قبلا او را با اسلام آشنا کرده است . همانجا هم تلویحا خبر از تغییر مذهبش می دهد.
کاکا در حرفهایش به آن خبرنگار می گوید : « من به دین صلح ایمان آوردم ، در حالیکه امر دین کاملا شخصی است و هر انسانی در این زمینه آزاد است . کسی حق دخالت در این موضوع را ندارد و من هم به صورت کاملا مستقل مسلمان شدم . امیدوارم پس از مسلمان شدن ، نظر هیچکس درخصوص من تغییری نکند ، خصوصا مسئولان و اعضای باشگاه میلان و همچنین تیم ملی برزیل و البته همه دوستان و طرفداران من » کاکا یک حرف جنجالی دیگر هم زده که روزنامه عربستانی آنرا تیتر کرده بود : « من برای مسلمان شدن به دنیا آمدم » کاکا اسمش را پس از مسلمان شدن از ریکاردو به عبدالرحمن تغییر داده است.
اما ماجرای اسلام آوردن یک ستاره محدود به کاکا نمی شود . کافی است سری به سایت دایرةالمعارفی « ویکی پدیا» بزنید و دنبال عبارت «convert to islam» بگردید تا یک لیست بلند بالای پانصد نفری از کسانی که در همین سالهای اخیر ، مذهب خودشان را به اسلام تغییر داده اند پیدا کنید.در این لیست که کامل نیست و مثلا نام کاکا را هم ندارد ، اسم 26 ورزشکار هست که بعد از محمد علی کلی ، فوتبالیست هایشان معروف تر هستند. لینک زیر
https://en.wikipedia.org/wiki/List_of_converts_to_islam
معروفترین این لیست ، تیری آنری مهاجم فرانسوی تیم آرسنال است . ماجرای مسلمان شدن آنری در جریان جام جهانی 2006 رو شد . خبرنگارها به عکسی که آنری را در حال سجده بعد از گل زدن نشان می داد ، بند کرده بودند و از او می پرسیدند که آیا مسلمان شده ؟ آنری هم فقط جواب داد که مذهب یک امر شخصی است . بعد از جام جهانی خبرها جدی تر شد و آنری در نماز جمعه لندن شرکت می کرد .آنری اینبار علت کنار گذاشتن پنهانکاری را حرفهای زیدان به وی عنوان کرد : « زیدان به من گفت که اگر کسی باید خجالت بکشد آنهایی هستند که برای مذهب ما مسلمانها احترام قائل نیستند.» البته در تیم ملی فرانسه تنها آنری و زیدان نیستند که مسلمانند و ما به نامهایی چون جبرئیل سیسه ، فرانک ریبری ، نیکولا آنلکا و همچنین فیلیپ تروسیه سرمربی اسبق تیم ملی فرانسه ، نیز برمی خوریم.
آلبوم تصاویر کاکا http://www.tebyan.net/Teb.aspx?nId=17177
مطلب زیر را از هفته نامه « همشهری جوان » گرفتم . با خواندن آن یاد شبهایی افتادم که یه هفته منتظر می ماندیم تا ببینیم بالاخره سرنوشت علی و آتقی چه می شود :
محمود دینی متولد آبان 1342 در شهر بیجار است . از 17 سالگی با فیلم تیغ و ابریشم کیمیایی ، وارد سینما شد . دینی از سال 78 دیگر جلوی دوربین نرفته و در چند سال اخیر مصاحبه ای هم انجام نداده است. او اکنون درگیر شرکت تعاونی و ماجرای وام و خانه و خودرو برای هنرمندان است . ضمن اینکه فعالیتهای دیگری مانند ایجاد یک شبکه ماهواره ای را هم دنبال می کند . بازیابی خاطرات سریال « آینه عبرت » که در دوران خود بسیار مشهور شد ، انگیزه ای بود که برویم سراغش.
ما آینه عبرت بودیم
سال های جنگ ، در جبهه فیلمبردار بودم . مثلا زمانی که فاو را گرفتیم ، اولین دوربینی را که به جزیره رسید ، در دست داشتم . یا موقعی که هواپیمای شهید محلاتی سقوط کرد باز هم من زودتر از بقیه به محل حادثه رسیدم.
بعد از جنگ که در روابط عمومی ستاد مبارزه با مواد مخدر نخست وزیری کار می کردم ، طرحی را ارائه دادیم با نام آینه عبرت که در دو نوع نمایشی و مستند ساخته می شد. دقیقا از سال 67 پخش و ساخت آینه عبرت شروع شد و غیر از چند قسمت که علی نقی لو کارگردانی آن را به عهده داشت ، بقیه کار به کارگردانی محسن شاه محمدی ساخته شد . از سال 67 تا 72 ، 50 عنوان کلی از مجموعه آینه عبرت ساخته شد که مشهورترین عنوان آن « برگ ریزان » شامل 20 قسمت تلویزیونی بود و همان آینه عبرت مشهور با حضور علی و آتقی است .لوکیشن ما پامنار ، کوچه آب منگل ، درخونگاه ، حسینیه نجفی ها و بقیه محله های مشابه بود . ادامه مطلب...
پست مدرنیسم(1)
می دانم
عصر پست مدرنیسم است
عصر هنجار گریزی
واژگونی
در این زمانه ی کج مدار
هم راست راه رفتن جرم است
هم راه راست رفتن!
باید واژگون شوی
و به دقیقه ی اکنون
روی دستهایت راه بروی
و اما
آرزوی من برای تو
الهی هر چه زودتر زمین بخوری
وبه راه راست برگردی
آمین.
پست مدرنیسم( 2)
مرا به خلوت کشانده ای که چه
می خواهی دلت را برایم بخوانی ؟
برای من اما
تپش جیبت شنیدنی تر است
اگر سکه ای در آن باشد
مگر نمی دانی
این روزها با عشق
حتی قرص نان هم قرض نمی دهند
باید « ارز » داشته باشی
عصر پست مدرنیسم است
خوب حالا
اگر شیر فهم شده ای
لطفا نبض دنیا را بگیر
و زود بگو :
باد از کدام طرف می آید ؟
به مناسبت سالروز شهادت طیب حاج رضایی و اسماعیل رضایی طیب ، آزادمردی از تبار 15 خرداد | |
شهید « طیب حاج رضایی » از آن دست انسانهایی بود که با تمسک به اهل بیت و بخصوص حضرت اباعبدالله الحسین ( ع ) به این افتخار نائل آمد که در راه دفاع از دین و ولایت ، شکنجه های وحشیانه ساواک را به جان بخرد و سرانجام بر سر این اعتقاد محکوم به اعدام شد و در یازدهم آبان سال 1342 به جرم شرکت در قیام 15خرداد 42 ، همراه با « حاج اسماعیل رضایی »به شهادت رسید | |
خبرگزاری "مهر"- در مقاومت و مردانگی طیب کافی است نگاهی به برخی اسناد برجای مانده ساواک بیندازیم . از جمله آنکه « سرهنگ جواد صارمی وکیل متهمین در دادگاه نظامی در یک جلسه خصوصی اظهار داشته است : طیب واقعا مرد بود . هیچیک از رجال ما شهامت و مردانگی او را ندارند . این مرد تا پای جانش ایستاد و نخواست غیر واقعیت سخن بگوید ... شما اگر اسراری را می دانستید حتما برایش غصه هم می خوردید ... به طیب و دوستانش فشار آورده بودند که در محکمه بگویند علما و مخصوصا خمینی ما را وادار به چنین اعمالی نموده اند تا در جلسات علنی باستناد این اظهارات از تقصیرات شما کاسته و به مجازات خیلی خفیفی محکوم شوید . والا مرگ در انتظار شماست . ولی این مرد و سایرین که واقعا جوانمرد بودند نخواستند زیر بار حرف زور بروند .« فصلنامه 15خرداد شماره 25 بهار 1376 » گفتگو با « بیژن حاج رضایی » فرزند شهید طیب ، تنها بازگو کننده بخشی کوچک از شرح زندگی اوست . نام اصلی پدر من، « طیب میرطاهری » بود، که به دلایل مخالفتها و دشمنی هایی که آن زمان با سادات می شد، نام پدرش را که محمدرضا بوده و به خاطر تشرف به حج به او حاج محمد رضامی گفتند، روی خود می گذارد، و از آن به بعد به« طیب حاج محمدرضا » معروف می شود. حتی در تصدیق مدرسه نظام، اسم ایشان نوشته شده طیب میرطاهری. ولی در بین مردم به « طیب حاج رضایی » مشهور شد. پدرم سال 1290 در تهران به دنیا آمد ولی اصلیت خانوادگی ما قزوینی است. نوشته شده توسط امید حسینی | نظرات دیگران [ نظر]
پنج شنبه 85 آبان 11 , ساعت 12:56 عصر
نوشته شده توسط امید حسینی | نظرات دیگران [ نظر]
یکشنبه 85 آبان 7 , ساعت 11:25 عصر
برگرفته از سایت ایران ترانه استاد محمد رضا شجریان در اول مهر 1319 شمسی برابر با 21 سپتامبر 1940 در شهر مشهد در خاندانی که هنر از هر دو سو موروثی بود،(خاندان پدر صوت دلنشین و خاندان مادری خوشنویسی و موسیقی) دیده به جهان گشود. نوشته شده توسط امید حسینی | نظرات دیگران [ نظر]
|